چکیده:
ون فراسن به عنوان یک تجربه گرا معتقـد اسـت "مشـاهده " ادراک چیـزی بـدون استفاده از ابزار است . از سویی ، به عنوان یک تجربه گرای برسـاختی ( constructive empiricist)، این شرط را اضافه می کند که اگر هویتی را مشاهده پذیر می نـامیم بـه طور خودکار به این معنا نیست که در حال حاضر شرایط برای مشاهده آن هویـت مهیا باشد. در این راستا وی اقمار سیاره مشتری را هویاتی مشاهده پذیر و الکتـرون را هویتی مشاهده ناپذیر دانسته و معتقد اسـت بـا میکروسـکوپ ، هـویتی بـه نـام "الکترون " را که نظریه اتمی به ما معرفی کرده ، نمی بینیم . منتقدین واقـع گـرای ون فراسن بدون توجه به شرط اخیر با تکیه بر دلائل متعدد و متنوعی ، مثالهای فراوانی از جمله سیارات خارج از منظومه شمسی را ذکر می کنند تا ادعا کنند اگر این مثالها را نمونه هایی از هویات مشاهده پذیر بدانیم که ون فراسن هم می دانـد، پـس بایـد الکترون را نیز هویتی مشاهده پذیر دانست . در این مقاله ، با تکیه بر معیار وجـود یـا عدم وجود مرجع قابل مشاهده توسط چشم نامسلح در شرایط مناسب ، که در باب تمامی مثالهایی که از سوی منتقدین ارائه شـده وجـود دارد امـا در بـاب الکتـرون وجود ندارد، نشان می دهیم همانطور که ون فراسن معتقد اسـت بایـد الکتـرون را هویتی مشاهده ناپذیر دانست
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، با تکیه بر معیار وجـود یـا عدم وجود مرجع قابل مشاهده توسط چشم نامسلح در شرایط مناسب ، که در باب تمامی مثالهایی که از سوی منتقدین ارائه شـده وجـود دارد امـا در بـاب الکتـرون وجود ندارد، نشان می دهیم همانطور که ون فراسن معتقد اسـت بایـد الکتـرون را هویتی مشاهده ناپذیر دانست .
(343 در باب این ادعای کلی ، باید به دو نکته توجه کنیم : اولا هیچ کدام از مثالهای فوق باعث نمی شوند مرزی که ون فراسن بین هویاتی چون اقمار مشتری ، کودک مشاهده شده توسـط تلویزیون مدار بسـته ، مشـتری اسـتفاده کننـده از خـودپـرداز و غیـره ، بـه عنـوان هویـات مشاهده پذیر، و الکترون به عنوان هویت مشاهده ناپذیر رسم می کند از میـان برداشـته شـود صرفا به این دلیل که مشاهده همه آنها با ابزار ممکن شده اسـت .
ما معتقـدیم هر دو موضع عقلانی به نظر می رسد و اکنون مسئله جدیدی که اینجا بروز کرده این اسـت که در چنین مواقعی که طرفین مواضعی عقلانی در مقابل هم ارائه می دهند تکلیف چیست ؟ اما هدف ما در این مقاله پرداختن به چنین پرسش مهمی نیست ، بلکه هدفمان اشاره به این مطلب است که روشی که منتقدین به کار برده اند تا با ارائـه مثالهـایی ، تمـایز مـد نظـر ون فراسن را انکار کنند، قابل قبول نبوده و دلیلـی نخواهـد بـود کـه مـا تمـایز وجـود مرجـع مشاهده پذیر با چشم نامسلح در مورد مثالهای فوق و عدم وجود چنـین مرجعـی در مـورد الکترون را نادیده بگیریم .