چکیده:
تحلیل و بررسی کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزههای مطالعات شهری در کشورهای مختلف است .کیفیت زندگی به شرایط عینی و ذهنی و در نهایت به تصورات و ادراک فرد از واقعیتهای زندگی بستگی دارد. ابعاد عینی به معنی مشهودات و ابعادی از شرایط زندگی ساکنین که عینیت داشته در حالی که ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به معنی سنجش درک و احساس افراد ساکن از محیط زندگی و جنبهی مرتبط با این محیط میباشد. هدف از پژوهش حاضر سنجش و ارزیابی شاخصهای کیفیت زندگی در منطقهی 4 شهر اهواز با استفاده از شاخصهای ذهنی و عینی است. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی مبتنی بر پرسشنامه است. دادههای مورد نیاز از 150 نمونه بصورت تصادفی جمع آوری و به منظور تحلیل متغیرهای مورد مطالعه از نرمافزار SPSS و روشهای آماری نظیر میانگین پاسخها، آزمون آماری پارامتریک T استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که وضعیت کیفیت زندگی در منطقهی مورد مطالعه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و فیزیکی در حد متوسطی قرار دارد و به جز در بخش شاخصهای عینی که بیشترین نارضایتی از وضعیت ناامنی در تردد و کیفیت پیادهروها برای معلولین است، بقیهی شاخصها با کسب نمرهی میانگین در حد متوسطی قرار دارند.
خلاصه ماشینی:
نتایج تحقیق نشان میدهد که وضعیت کیفیت زندگی در منطقهی مورد مطالعه در زمینههای اقتصادی و اجتماعی و فیزیکی در حد متوسطی قرار دارد و به جز در بخش شاخصهای عینی که بیشترین نارضایتی از وضعیت ناامنی در تردد و کیفیت پیادهروها برای معلولین است، بقیهی شاخصها با کسب نمرهی میانگین در حد متوسطی قرار دارند.
برای نشان دادن ارتباط بین شرایط محیط و کیفیت زندگی مفهوم نیازهای زیستمحیطی باید در وسیعترین حالت آن در نظر گرفته شود که در آن نه تنها مسائل فیزیولوژیکی بلکه نیازهایی مانند: فرهنگ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و رفاه انسان نیز باید مورد بحث قرار گیرد (روسن کلس 1 ، 2012: 24)؛ و کاربرد مفهوم کیفیت زندگی در واقع کنشی است علیه توسعهی یکبعدی اقتصادی در سطح ملی و توسعهی صرفا کالبدی در مقیاس شهری و تلاشی است در جهت دستیابی به معیارها؛ در عرصهی برنامهریزی منظور از کیفیت زندگی در نظر گرفتن شاخصهای اجتماعی، فرهنگی و روانی در روند توسعه و عمران است که به نیازها و انگیزههای اساسی انسان مربوط میشود، مثل شرایط تغذیهی بهتر، پوشاک، مسکن، بهداشت، آموزش و پرورش و ایجاد فرصتهایی برای کنش متقابل اجتماعی، کسب مهارتهای شغلی، گسترش همبستگی عمومی و مشارکت اجتماعی و سیاسی.