چکیده:
امروزه، شناختن توان تمثیل در بیان روشن و زیبای اندیشه های پیچیده یک نیاز فرهنگی است. هدف این پژوهش، شناخت تمثیلهای میبدی و کارکردهای شکلهای مختلف تمثیل در بخش تفسیر عرفانی، کشف الاسرار می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که انواع تمثیل در این اثر درخشان نثر عرفانی کاربرد چشمگیری دارند و بر اساس نیاز به بیان روشن و رسای تجربه ها، اندیشه ها و مفاهیم عرفانی و ماهیت تفسیری متن به کار رفته اند. در این متن علاوه بر شکلهایی چون اسلوب معادله و حکایت، شکلهای دیگری چون، تمثیل «تصویرمعنا»، «روایت حکایت»، تمثیل «اندیشه» و تمثیل «رمزگشوده» نیز به کار گرفته شده اند. کاربرد شکلهای گوناگون تمثیل نیاز زبانی عارف مفسر را در بیان رسا و زیبای معنای مورد نظر او را برآورده ساخته است. ویژگیها و کارکرد این گونه تمثیلها در این شاهکار عظیم نثر عرفانی، یکی از رازهای زیبایی و تاثیر زبان میبدی بر خواننده است.
خلاصه ماشینی:
"ج ) چگونگی پیوند سطوح معنایی درتمثیل د ) ظرفیت پذیرش معانی باطنی یا تأویلی تمثیل ه) زبان تمثیل مراد از «معنای اولیه » معنایی است که از تصور ساختار تصویری تمثیل در ذهن شـکل مـی گیـرد و مراد از «معنای باطنی » در این نوشتار، اصطلاح مورد کاربرد در بـاب معـانی ثانویـه جمـلات در علـم معانی نیست بلکه به سبب ماهیت عرفانی متن ، همان طیف معانی ادراک شده خواننده از مـتن عرفـانی بسته به سطح برخورداریش از تجربه و شناخت عرفانی است ، به این سبب از اصـطلاح معـانی بـاطنی استفاده می کنیم که هم به ماهیت عرفانی معانی و ادراک گوناگون خواننده از آن اشـاره کـرده باشـیم و هم مجبور نباشیم واژة تأویل را به سبب تفاوتهای مفهوم تأویل با معنای باطنی در یک متن عرفانی ، بـه کار گیریم .
اسلوب معادله «اسلوب معادله » اصطلاحی است که استاد شفیعی کدکنی برای نامیـدن نـوع خاصـی از تمثیـل بـه کارگرفته اند و در توضیح آن آورده اند: « تمثیل در معنی دقیق آن که محـور خصـایص سـبک هنـدی است می تواند در شکل معادله دو جمله مورد بررسی قرارگیـرد و تقریبـا مجموعـة آن چـه متـأخرین بدان تمثیل اطلاق کرده اند، معادله ای است بـه لحـاظ نـوعی شـباهت ، کـه میـان دوسـوی بیـت - دو مصراع- وجود دارد و شاعر در مصراع اول چیزی مـی گویـد و درمصـرع دوم چیـزی دیگـر، امـا دو سوی این معادله از رهگذر شباهت قابل تبدیل به یکدیگرند و شاید برای جلوگیری از اشتباه بتـوان آن را اسلوب معادله خواند تا آنچه را که قدما تمثیل یا تشبیه تمثیل خوانده اند از قلمرو این تعریـف جـدا کنیم ."