چکیده:
مشاهدة کاستیها و نقایص جهان موجود و درد و رنج ناشی از آنها و به عبارت دیگر وجود شرور در عالم، ذهن همة آدمیان را مشغول داشته است. آنان میخواهند بدانند که مبدأ شرور چیست و چگونه میتوان آنها را با اعتقاد به خدایی که عالم و قادر مطلق و خیر محض است و صنع او بهترین صنع ممکن است، سازگار دانست. لایبنیتس با طرح پرسشهایی که به اعتقاد هیوم، از زمان اپیکور مطرح بوده و همچنان بیجواب ماندهاند میکوشد تا پاسخهای مناسبی پیدا کند. وی با پذیرش سه نوع شر، به شیوههای گوناگون به تبیین آنها میپردازد. در این مقاله پاسخهای لایبنیتس به سه دسته تقسیم میشود و هر یک مورد بررسی قرار میگیرد. اگر چه معمولا پاسخهای او را مبتنی بر سنت آگوستین دانستهاند، در اینجا نشان دادهایم که یکی از پاسخها، و شاید عمیقترین آنها، مبتنی بر مبانی مابعدالطبیعة خود لایبنیتس است.
خلاصه ماشینی:
با در نظر گرفتن ايـن سه صفت «من از آنها نتيجه مي گيرم که خداوند بهترين امر ممکن را انجـام داده اسـت ؛ زيرا در غير اين صورت اگر نخواهد بهترين را انجام دهد و فاقد اراده خير باشـد، نيکـي و احسان او محدود خواهد شد؛ و در صورتي کـه علـم لازم را بـراي شـناخت و تـشخيص بهترين نداشته باشد و يا واجد علم باشد ولي قدرت کافي براي انجـام آن نداشـته باشـد، حکمت و قدرت او مورد سؤال قرار خواهـد گرفـت » (١٩٠ ,١٩٨٥ ,Leibniz).
(Sleigh, 1999, 171) در نظر لايب نيتس اينکه خداوند بهترين جهان ممکن را آفريده است بـه ايـن معنـي نيست که جهان مطلقا کامل اسـت و هـيچ نقـصي در آن وجـود نـدارد.
اگرچه اين آراء دور از حقيقت نيستند، به نظر مي رسد رأي کـساني کـه بهتـرين جهـان ممکن را جهاني مي دانند که در آن ميان کمال اخلاقي و کمال فيزيکي حـداکثر تعـادل وجود دارد بيشتر با تفکر لايب نيتس سازگار است (٦٦-١٦٥ ,٢٠٠٥ ,Jolley).
لايب نيـتس در پاسـخ بـه ايـن سـؤالات مي خواهد نشان دهد که شرور از کجا ريشه مي گيرند؛ و چرا خداوند آنها را جايز دانـسته است ؛ و چگونه اين جهان با وجود همين شرور مي تواند بهترين جهان ممکن باشـد؛ و در واقع ميان آنها و اعتقاد به خداي عالم و قادر مطلق و نظام احسن تعارضي وجود ندارد.