چکیده:
در حال حاضر قراردادهای فرانچایز یکی از مهم ترین قراردادها در زمینه انتقال اموال فکری قلمداد میگردند. علیرغم اهمیت این قراردادها، جدیدبودن و در واقع فقدان سابقه تقنینی در نظام حقوقی ایران ، موجب حدوث ابهاماتی در خصوص ماهیت و اوصاف این قرارداد شده است . نظر به رواج روزافزون قرارداد فرانچایز در گستره نظام های حقوقی داخلی و بین الملی و ضرورت تبیین ماهیت و چیستی این قرارداد در حقوق ایران ، مقاله حاضر تلاش میکند تا با تمسک به قواعد عمومی قراردادها و مقایسه آن با رژیم حاکم بر این نوع قرارداد ضمن ارائه تصویر روشن از آن ، ماهیت و اوصاف خاص این نوع قرارداد را که مهم ترین موضوع آن علائم تجاری است ، شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
نظر به رواج روزافزون قرارداد فرانچایز در گستره نظام های حقوقی داخلی و بین الملی و ضرورت تبیین ماهیت و چیستی این قرارداد در حقوق ایران ، مقاله حاضر تلاش میکند تا با تمسک به قواعد عمومی قراردادها و مقایسه آن با رژیم حاکم بر این نوع قرارداد ضمن ارائه تصویر روشن از آن ، ماهیت و اوصاف خاص این نوع قرارداد را که مهم ترین موضوع آن علائم تجاری است ، شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
در فرهنگ حقوقی بلک ٢، فرانچایز این گونه تعریف شده است : «قراردادی که به موجب آن ، صاحب نام و علامت تجاری حق انحصاری خود بر این دارایی را به منظور راه اندازی شبکه تجارت یا فروش کالا و خدمات در محدوده جغرافیایی معین به دیگری واگذار مینماید.
» در راهنمای فرانچایز سازمان جهانی مالکیت فکری (وایپو)، نیز فرانچایز بدین گونه تعریف شده است : «قرارداد فرانچایز میتواند به عنوان توافقی که به موجب آن یک نفر (امتیاز دهنده : شخصی که دارای یک نظام تجاری خاص میباشد) در برابر مابه ازایی اجازه میدهد تا شخص دیگری (امتیازگیرنده ) از این نظام مطابق با توصیفات امتیازدهنده استفاده نماید.
٢ـ قرارداد فرانچایز و قرارداد خصوصی ماده ١٠ قانون مدنی با توجه به سازوکار پیچیده انعقاد معاملات فرانچایز و با وجود گروه های قراردادی متعدد مرتبط و غیر مرتبط با قراردادهای فرانچایز و با توجه به این که طرف های قرارداد، قصد مشترک بر متعهدنمودن خود در قالب های عقود معین در حقوق داخلی را ندارند، این معاملات با هیچ یک از قالب های حقوقی کشور هماهنگی کامل ندارد.