خلاصه ماشینی:
"سخن اول اغراق نیست اگر بگوییم با نگاه به تقویمهای رومیزی هر جامعهای میتوان به ماهیت تاریخی آن جامعه پی برد.
اگر در نظام آموزشی آمریکا،این کشور«کوره ذوب»قومیتهای گوناگون شناسانده می شد،اما پس از جنگ جهانی دوم،این تعریف تبدیل به«سالاد مخلوط»گردید-کنایه از اینکه اقوام با حفظ آداب خود امکان بسر بردن کنار یکدیگر را دارند-اگر در اتحاد جماهیر شوروی در فاصلهای اندک دو قرائت متضاد از نقش لئون تروتسکی برای دانشآموزان آن جماهیر ارائه میشد،اگر در ژاپن سجایای نظامی این ملت درس اول و آخر تاریخ دانش اموزان بود،اما پس از انفجار بمب اتمی هیروشیما این فضیلت از کتابهای درسی حذف گردید،این نتیجه را به دست میدهد که تحلیل هر جامعه از تاریخ خود،پیش از آنکه معرف حقایق روی داده باشد،شناساننده تفکر حاکم بر زمان حال آن کشور است.
همین خصلت-چه بسا بیرحمانه-است که از تاریخ معلمی میسازد برای همه اعصار؛آموزگاری که تلخی و شیرینیها را یک جا در آیینه شفاف خود میتاباند و درسآموزی میکند."