چکیده:
روش استنباط آموزههای اقتصادی هر شریعت مدعی جامعیت، امری مهم در اثبات جامعیت آن است.تفاوت در روش استنباط،تمایزهای فراوانی را دربارهء آموزههای اقتصادی مستنبط در پی خواهد داشت. شریعت مقدس اسلامی نیز از این امر مستثنا نیست.تفاوت در روش دستیابی آموزههای اقتصادی اسلام،فرقهای فراوانی را در محصول نهایی در پی خواهد داشت.در این نوشتار،ضمن بررسی برخی روشهای مهمی که محققان اقتصاد اسلامی از آن بهره بردهاند،کوشش خواهد شد تا روش استنباط آموزههای اقتصادی اسلام با تکیه بر مبانی معرفتشناسی فقهی اسلام،ارائه شود.ابتدا آموزههای اقتصاد اسلامی از دیدگاه نویسنده تبیین،سپس قلمرو اقتصاد اسلامی از دیدگاه برخی اندیشمندان اسلامی و روشهایی که عنصر اجتهاد متناسب با مبانی فقه اسلام باید در آنها جریان یابد تا اقتصاد اسلامی کشف شود،بررسی خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"اما اگر با استفاده از ابزار عقل،کتاب و سنت،بتوانیم به مبانی اعتقادی دربارهء خدای متعال و صفات او،عالم هستی و ویژگیهای آن،انسان و خصوصیات وی،و نیز جامعه و ابعاد آن،به معارفی از این قبیل دست یابیم و با استفاده از این معارف به قواعد کلی و اصولی برسیم که راهنمای عمل ما در عرصههای گوناگون زندگی باشند،در اینصورت آیا این روش مجاز خواهد بود؟ اجمالا پاسخ مثبت است؛اما اینکه در چه صورتی و با چه شرایطی صحیح و مجاز است،در ادامه،نحوهء استفاده از این روش را برای کشف آموزههای اقتصادی اسلام با مثالهایی توضیح میدهیم.
اما با توجه به اینکه آموزههای اقتصاد اسلامی در عالم واقع و نفس الامر هماهنگ و همسو هستند،این تعارض بین قاعدهء اساسی مستنبط از کتاب و سنت یا اتفاق نخواهد افتاد یا به شدت نادر خواهد بود؛چرا که آیات قرآن و سنت معصومان(ع)که این قاعده از آنها استنباط شده است،با تکیه بر همان مبانی اعتقادی قطعی صادر شدهاند.
به یقین میتوان به مدلول آیاتی که بر مطلب دلالت داشته باشند،تمسک جست؛ اما در استفاده از روایت برای اثبات مبانی اعتقادی اگر روایات متواتر یا محفوف به قرینهء قطعی الصدور بوده هیچ اشکالی وجود نخواهد داشت و مستفاد این دسته آیات و روایات حجت عند الله هستند؛چون حجیت قطع و یقین،ذاتی استـ اگر برخی مبانی اعتقادی از طریق ادلهء قطعی قابل اثبات نباشد،آیا میتوان به ادلهء ظنی معتبر همانند خبر واحد تمسک کرد؟آیا دلیل حجیت خبر واحد فقط منحصر به احکام افعال مکلفان است یا شامل امور اعتقادی،تکوینی و تاریخی نیز میشود؟ دربارهء این مطلب،بین متلکمان،فقیهان و اصولیان،موافق و مخالف فراوان وجود دارد."