چکیده:
مقالۀ حاضر با توجه به سه رهیافت فلسفی، تاریخی، و فلسفی- تاریخی، ضمن توجه اساسی به روششناسی لاک، سعی دارد با پیوند میان فلسفۀ سیاسی لاک و تاریخ زمان وی، نشان دهد که چرا و چگونه فهم منطق درونی دو رسالۀ حکومت و لیبرالیسم لاک که اغلب از طریق دو رهیافت نخست موضوع پژوهش قرار گرفته، ناممکن و بلکه بدون دلالتهای کاربردی لازم برای بازخوانی و بازسازی اندیشۀ سیاسی مختار است. زیرا در یکی تجارب تاریخی لاک در مستعمرات امریکایی، و در دیگری اصول اساسی اندیشۀ سیاسی و فهم لیبرالیسم وی نادیده گرفته شده است. به بیان دیگر، این رویکرد ضمن تبیین تعارضهای اندیشۀ سیاسی و نشاندادن چهرۀ ژانوسی لاک، درصدد است تا ضمن توجه به غایت اندیشۀ سیاسی لاک در بنای لیبرالیسم داخلی و ناسیونالیسم استعماری، نشان دهد که هم نظریۀ تساهل و اندیشۀ آزادیخواهی لاک که طرفداران رویکرد اول، آنها را مؤثر در شکلگیری دو رساله تلقی میکنند و هم تجارب استعماری لاک که طرفداران رویکرد دوم، آنها را مؤثر در شکلگیری دو رساله میپندارند، هر دو با هم در شکلگیری اندیشۀ سیاسی لاک قابل توجیه، تفسیر و داوریاند.
Showing the fabric of Locke’s Liberalism in Two Treatises of Government، this paper focuses on three philosophical، historical and philosophical - historical approaches in Lockean political studies، to investigate and justify the contradictions in Lockean scholarship . In other words، the present article investigates the historical contexts of Locke’s political theorization; examining how and what extent، his fairly long in the administration of British colonization in “New World” and the internal civil، political strife and religious disputes have influenced or possibly determined the various components of his political theory. This paper is also to answer the question، how religious and domestic disputes، and British colonial lands and the plantations، influenced Locke’s Janusian face and his liberalism.
خلاصه ماشینی:
پارادوکس آزادی و بردگی در لیبرالیسم جان لاک فرشاد شریعت ١ دانشیارگروه علوم سیاسی ،دانشکدة معارف اسلامی و علوم سیاسی دانشگاه امام صادق (ع ) (تاریخ دریافت : ٩١/١٠/٤ تاریخ تصویب :٩٢/٢/١٠) چکیده : مقالۀ حاضر با توجه به سه رهیافت فلسفی، تاریخی،و فلسفی- تاریخی، ضمن توجه اساسی به روش شناسی لاک، سعی دارد با پیوند میان فلسفۀ سیاسی لاک و تاریخ زمان وی، نشان دهد که چرا و چگونه فهم منطق درونی دو رسالۀ حکومت ولیبرالیسم لاک که اغلب ازطریق دورهیافت نخست موضوع پژوهش قرار گرفته ، ناممکن و بلکه بدون دلالت های کاربردی لازم برای بازخوانی و بازسازی اندیشۀسیاسی مختار است .
آرنیل برای قوت تبیین خود در تأثیردو رساله از سیاست خارجی انگلستان ، توضیح میدهدکه این اندیشه بر دو رساله نیز تأثیر داشته ، زیرا لاک در فصل شانزدهم همین طرح خود را با تارو پود دو رساله درهم بافته و در موضعی کاملا قاطعانه و صریح گفته است : «فاتح در مقابل کسانی که خود را در وضعیت جنگ با او قرار داده اند قدرت مطلقه ای را کسب میکندکه قادر است حتی جان مغلوبان جنگ را در اختیار خود بگیرد، اما حق تصرف مال آن ها را ندارد» (٣٨٨.