چکیده:
در ميان مفسراني كه به وجود غرض واحد در هر سوره اعتقاد دارند، دو رويكرد توصيفي و استدلالي براي شناسايي غرض سوره وجود دارد. در رويكرد استدلالي، مفسر تلاش مي كند با تكيه بر شواهد درون متني و برون متني، غرض سوره را كشف نموده، كيفيت راهيابي خود را به غرض سوره به طور مستدل و ضابطه مند بيان نمايد. مفسراني كه براي كشف استدلالي غرض سوره ها تلاش كرده اند، از شش رهيافت مختلف در اين مسير استفاده كرده اند. در اين نوشتار نگارنده تلاش مي كند با ارزيابي و اعتبارسنجي رهيافت هاي مختلف، ميزان اعتبار هر رهيافت را در فرآيند كشف غرض سوره مشخص نمايد و در انتها رهيافتي جامع براي كشف غرض سوره هاي قرآن پيشنهاد مي نمايد.
There are two descriptive and discursive approaches for identifying the intention of the sūra among the interpreters who believe in the existence of a single intention in each sūra of the Qur’ān. In the discursive approach، the interpreter tries to uncover the intention of the sūra with reliance on the intra-textual and extra-textual evidences and explains his quality of gaining access to the intention of the sūra in a well-reasoned and systematical way. The interpreters who have attempted the discursive unveiling of the intention of the sūras have employed six different approaches to this end. Through evaluation and validation of different approaches، the writer tries in this research to specify the degree of validity of each approach in the process of unveiling the purpose of the sūra. In conclusion، he suggests an inclusive approach for unveiling the intention of the sūra.
خلاصه ماشینی:
"مفسرانی که از این رهیافت استفاده کردهاند، ابتدا بر اساس ارتباط لفظی، معنایی و اسلوبی آیات، آنها را به دستههای مختلف تقسیم کرده و سپس با توجه به محتوای هر دسته، با تکیه بر مطلب کانونی آن، عنوانی را برای هر دسته از آیات مشخص میکنند و در نهایت با جمعبندی عناوین سیاقها بهصورت روشمند، غرض اصلی سوره را کشف مینمایند.
رهیافت چهارم: کشف غرض از طریق بررسی تکرارهای لفظی و معنایی سوره صاحبنظران حوزة تفسیر قرآن بر این نکته اتفاق نظر دارند که همان گونه که تکرار در همه متون ادبی امری هدفمند است، تکرارهای متن قرآن نیز امری تصادفی نبوده، بلکه از روی تدبیر و تعمد در جایجای آن بهکار گرفته شده و همواره هدفی بلاغی ـ معنایی در ورای کاربرد آنها نهفته است.
در این مرحله با توجه به مشترکات لفظی و محتوایی گفتارها، مانند تکرار معنایی یک موضوع به روشهای مختلف در سوره، تکرار معنایی یک مضمون، تکرار لفظی یک عبارت یا آیه و محورهای مشترک داستانهای سوره و توجه به عناصر درونمتنی سوره، مانند آیات آغازین و پایانی سوره، سوگندهای سوره و توجه به عناصر برونمتنی سوره، مانند اسم سوره، فضایل و خواص سورهها، فضای نزول سوره و توجه به آن دسته از روابط میان سورها که اعتبار آنها در کشف غرض ثابت شده است، مانند تناسب غرضی سورههای همسیاق، تناسب غرضی سورههای همسان آغاز و تناسب غرضی دو سوره همسان پایان، به بررسی غرض کشف شده پرداخته و فرآیند کشف آن را مستدل میسازیم."