چکیده:
از گذشته تا کنون ، دربارة شعر، تعاریف مختلفی وجود داشته است .ملاک شناخت شعر در گذشته بیشتر، نظم ظاهری بود، امّا امروز با استفاده از علوم جدیدی چون زبان شناسی، تعاریفی متفاوت از گذشته دربارة شعر ارائه شده است .این تعاریف جدید شعر، باعث قرار گرفتن برخی متون نثر در مقوله شعر شده و گونه ادبی جدید شعر منثور را پدید آورده است ، که نمونه هایی از آن را می توان در برخی نثرهای کلاسیک فارسی از جمله ، پاره ای از متون عرفانی یافت .در این پژوهش سعی شده است با توجّه به تعاریف و ویژگیهای جدید شعر، نمونه هایی از شعر منثور در نثرهای کلاسیک فارسی مورد بررسی قرار گیرد.
خلاصه ماشینی:
اين تعاريف جديد شعر، باعث قرار گرفتن برخي متون نثر در مقولۀ شعر شده و گونۀ ادبي جديدِ شعر منثور را پديد آورده است ، که نمونه هايي از آن را مي توان در برخي نثرهاي کلاسيک فارسي از جمله ، پاره اي از متون عرفاني يافت .
در اين پژوهش سعي شده است با توجّه به تعاريف و ويژگيهاي جديد شعر، نمونه هايي از شعر منثور در نثرهاي کلاسيک فارسي مورد بررسي قرار گيرد.
١-١-بيان مسأله توجّه به اين موضوع ، سؤالاتي را در ذهن تداعي مي کند از جمله اين که تعاريف جديد شعر چيست ؟چه ويژگي هايي در اين تعاريف ، وجود دارد که باعث پديدآمدن گونه هاي ادبي جديد چون شعر منثور شده است ؟ آيا مي توان با توجّه به معيارهاي زباني و هنري،و نظرات برخي مکاتب ادبي، مصداق هايي از شعر منثور را در نثرهاي کلاسيک فارسي يافت ؟و در پايان ، چه تمايزات مهمي ميان شعر منثورو نثر شاعرانه ، وجود دارد؟ ١-٢-پيشينۀ تحقيق در زمينۀ شعر منثورو نام گذاري برخي نثرهاي دورة کلاسيک به اين عنوان ، در گذشته تحقيقاتي انجام شده است .
البته همان طور که در پيشينۀ تحقيق اشاره شد پژوهش هايي در اين زمينه انجام شده ،که در نوع خود ارزنده است امّا بيشتر اين تحقيقات ، تنها جنبه اي خاص از شعر منثور را بررسي کرده است و همواره جاي خالي پژوهشي که با بهره گيري از تعاريف جديد شعر، ويژگي هاي زباني و زيبايي شناسي برخي شعرهاي منثور کلاسيک را مورد بررسي قرار دهد احساس مي شد.