چکیده:
مشهور اين است كه فارابي همچون ابنسينا موجودات را به دو دسته تقسيم ميكند. در اين تقسيم كه با محوريت اصل عليت طرح شده است، به جز خدا ــ كه تنها واجبالوجود بالذات است ــ همه موجودات ديگر، ممكن و در عين حال واجبالوجود بالغيرند. اما در بسياري از آثار فارابي، باوجود ذكر تقسيم موجودات به واجب و ممكن، ملاك تمايز و درنتيجه مصاديق اقسام، با تقسيم سينوي تفاوت دارد. از تفسير فارابي بر كتاب العباره ارسطو و با نظر به بحث واجب و ممكن ــ به دليل ابهاماتي كه در متن اين اثر وجود دارد ــ دو گونه تقسيم براي موجودات قابل تشخيص است. وجه تمايز اقسام در يكي از اين دو تقسيم، فعليت محض (مقابلِ داراي قوه بودن) و در ديگري، ازليت است. در هردو تقسيم، همه موجوداتِ مجرد، «واجب» و موجودات مادي، «ممكن» به شمار ميآيند. راي فارابي در ديگر آثاري كه به نام او شناخته ميشود، متفاوت است. در برخي از آ ن ها. مدخليت عدم، ويژگي موجود ممكن و وجه تمايز آن از موجود واجب است. در اين آثار، خدا خارج از تقسيم موجود به واجب و ممكن و امكان ــ همچون تقسيم ارسطويي ــ مختص موجودات مادي است. در ديگر آثار منسوب به فارابي، تقسيم موجودات به واجب و ممكن كاملاً منطبق با نظام و تقسيم سينوي است.
خلاصه ماشینی:
از تفسیر فارابی بر کتاب العبارة ارسطو و با نظر به بحث واجب و ممکن ــ به دلیل ابهاماتی که در متن این اثر وجود دارد ــ دو گونه تقسیم برای موجودات قابل تشخیص است .
آنچه در قدم اول ، انگیزه پرداختن به این پژوهش شد، مشاهده اختلافات تأمل برانگیز میان برخی آثار فارابی با مجموعه آثار ابن سینا در نحوه تقسیم موجودات به واجب و ممکن و جای خالی بررسی و تحلیل رأی متفاوت ١ـ هرچند بحث اصلی در این کتاب ، حول محور «قضیه » و حالات و احکام مختلف آن است ، حداقل در موضوع «جهات قضیه »، بنابر نص صریح خود ارسطو و همچنین فارابی، ارتباط تنگاتنگی میان این بحث و بحث از انحای موجود در فلسفه وجود دارد.
بر اساس تقسیمات موجودات که ارسطو آن ها را در منطق و متافیزیک بیان کرده و با دو مفهوم وجوب و امکان در ارتباط است و با توجه به تفسیر فارابی بر کتاب العبارة ارسطو، دو گونه تقسیم موجودات به واجب و ممکن استخراج میشود که تمایز آن ها در تمایز ظریف معنای این دو مفهوم در آن هاست .
در آثار مختلف شیخ الرئیس ، استدلال های مختلفی در وحدت واجب الوجود بالذات ذکر شده است ٣ که درنتیجه آن ها، به جز اول تعالی که تنها موجود واجب بالذات است ؛ یعنی وجودش و وجوب وجودش را از خودش دارد و هیچ گونه نیازی به غیر، در آن راه ندارد، همه موجودات دیگر در وجود، نیازمند علتی غیر از خود هستند و بدون آن ، وجود برایشان ناممکن است و با وجود آن ، وجود نیافتنشان ناممکن .