چکیده:
اين پژوهش نيمه آزمايشي از نوع گروههاي معادل با گروه شاهد و پيش- پس آزمون- پيگيري با هدف بررسي اثر بخشي آموزش گروهي برنامه كاركرد خانواده به شيوه اولسون بر انطباق و انسجام خانواده، طراحي و اجرا شد. با وجود تاكيد اولسون بر آموزش، از اين رويكرد تا كنون براي اين منظور استفاده نشده بود بنابراين، به اين منظور با روش نمونه گيري در دسترس از بين جامعه آماري زنان متاهل مراجعه كننده به مراكز سلامت بوشهر كه در زمان انجام اين مطالعه پرونده شكايت از همسر يا تقاضاي طلاق در دادگاه خانواده نداشته، به صورت تمام وقت در بيرون از منزل شاغل نبوده و حداقل يك فرزند داشتند، 50 زوج داوطلب انتخاب و با روش تصادفي به دو گروه آزمايشي و گواه تقسيم شدند. گروه آزمايشي در 24 جلسه 90 دقيقه اي آموزش گروهي برنامه آموزش خانواده به شيوه اولسون ) (olson،2000 شركت كرده و گروه شاهد به عنوان فهرست انتظار، هيچ مداخله سازمان يافته اي دريافت نكردند. بمنظور سنجش متغير وابسته از نسخه سوم انطباق و انسجام خانوادگي (FACES-III) استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماري SPSS-16 براي محاسبه فراواني، ميانگين، تحليل اندازه گيري مكرر پردازش شد. نتايج تحليل اندازه گيري مكرر نشان دادند كه ميانگين انطباق و انسجام خانواده زنان و مردان در گروه آزمايش بيش تر از گواه و تفاوت ها به لحاظ آماري در سطح احتمال 1 درصد (1%p<) معنادار است. به اين ترتيب مي توان نتيجه گرفت كه برنامه آموزش كاركرد خانواده به سبك اولسون مي تواند باعث بهبود سيستم خانواده مي شود. تز اصلي اين پروژه نياز جامعه ايراني به آموزش هاي ساده و كاربردي براي ترميم و پيشگيري از آسيب هاي رواني جدي مي باشد
The purpose of the study was to exam the effectiveness of the family training to promote family adaptation and cohesion. To check the aim, a randomized pre-test- post-test with control group design was used. The sample was 50 couples who were assigned randomly in experimental and control group. Participants in experimental group treated 24 sessions (each session was 90 minutes). The FACES-III was used to assess family adaptability and family cohesion. The result of repeated measures showed that there are significant differences between these two groups after treating experimental group. The results revealed that couples in experimental group touch a balanced system after treating. In sum, this research showed the efficient of the family training for Iranian family.
خلاصه ماشینی:
"البته ، در پژوهش سامانی و اسدمنش (٢٠١١) که تاثیر آموزش خانواده بر تغییر گونه شناسی خانواده در مدل بافت نگر فرایند و محتوای خانواده را مورد بررسی قرار داده اند، اثر بخش بوده است (٢٠١١,Samani,Asadmanesh) از این روT در این مطالعه به بررسی اثربخشی بکارگیری مدل مدور ترکیبی پویایی خانواده به عنوان یک مدل آموزشی، در جهت تغییر گونه های نامتعادل خانواده های دچار تعارض زناشویی پرداخته شده است .
با توجه به آن که برنامه آموزش خانوادگی در این پژوهش ، آموزش کارکرد متوازن خانواده بر اساس مدل مدور ترکیبی اولسون تنظیم شده بود که با محوریت سه عامل انعطاف پذیری، انسجام و ارتباطات بکار گرفته شده بود، می توان در مورد نتایج بدست آمده از این فرضیه این گونه استدلال کرد که : ١) آموزش خانوادگی براساس رویکرد مدور ترکیبی اولسون با تأثیر بر انتظارات، باورهای و تعبیر و تفسیری که زوجین از رفتار یکدیگر می کنند ٢) ماهیت سامانه ای (سیستمی) حاکم بر ساختار و روابط زن و شوهر، ٣) تغییر در نظام بازخورد متقابل زن و شوهر و اصلاح ساختار و مرزهای روابط زناشویی میتوان استفاده کرد و ٤) اثربخشی برنامه در حالی که فقط یکی از زوجین در برنامه شرکت دارند را نیز به تأثیر پدیده بازخورد متقابل اعضا حاضر در سامانه های انسانی که براساس آن رفتار افراد از نتیجه تأثیری که بر دیگران می گذارند متأثر شده و جهت می گیرد، نسبت داد."