چکیده:
هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه میان جهانی شدن فرهنگی و ارزش هاي ازدواج است. این
پژوهش با رویکردي کمی و با روش پیمایشی انجام گرفته است. پرسش نامه پژوهش از نوع محقق
ساخته و براي سنجش اعتبار پایایی و اعتبار آن به ترتیب از آلفاي کرونباخ و اعتبار محتوا استفاده
شده است. داده هاي مورد مطالعه مربوط به 648 نفر از ساکنان شهر شیراز در سنین 18 تا 45 سال
بوده که با شیوه نمونه گیري طبقه اي سهمیه اي انتخاب شده اند. این مطالعه دو مدل را مورد
آزمون قرار داده است. یک مدل به بررسی مولفه هاي جهانی شدن فرهنگی بر ارزش هاي پرداخته
است و مدل دوم، رابطه این مولفه ها را با عمل به ازدواج بررسی کرده است. یافته هاي پژوهش
ضمن تأیید تاثیر جهانی شدن بر ارزش هاي ازدواج در بین پاسخگویان، بیانگر آن است که
مولفه هاي جهانی شدن فرهنگی، مولفه هاي بازاندیشی و فناوري هاي نوین ارتباطی و داده اي بیش
ترین تاثیر را بر ارزش هاي ازدواج و بویژه بعد نگرش به ازدواج، داشته است، اما رسانه هاي جمعی
داخلی تاثیري مستقیم در این ارتباط نداشته اند. افزون بر این، نتایج بررسی نشان می دهند که
مولفه هاي جهانی شدن (بازاندیشی و فناوري هاي نوین ارتباطی و داده اي) بر ارزش هاي ازدواج
تاثیر منفی داشته اند. در کل مدل نخست 19 درصد از تغییرات ارزش هاي ازدواج را تبیین کرده
است. هم چنین، مدل دوم قادر به تبیین 14 درصد از تغییرات متغیر عمل به ازدواج بوده است.
خلاصه ماشینی:
"یافته های پژوهش ضمن تأیید تاثیر جهانی شدن بر ارزشهای ازدواج در بین پاسخگویان، بیانگر آن است که مولفه های جهانی شدن فرهنگی، مولفه های بازاندیشی و فناوریهای نوین ارتباطی و داده ای بیش ترین تاثیر را بر ارزش های ازدواج و بویژه بعد نگرش به ازدواج، داشته است ، اما رسانه های جمعی داخلی تاثیری مستقیم در این ارتباط نداشته اند.
دوم؛ بر اساس گزارش اداره کل ثبت احوال فارس(٢٠١١)، روند ازدواج در شهر شیراز طی سال های اخیر نسبتا نزولی بوده و پژوهش های انجام شده در مورد این شهر نیز نشان دهنده تغییر در الگوهای ازدواج است که با اولویت های ارزشی و مقدار استفاده از رسانه های جمعی رابطه داشته و جهت گیری آن به سمت ارزشهای مدرن است (٢٠١٠ ,Niyazi &Kazemi ).
با توجه به این که رسانه ها با افزایش آگاهی ها و انتشار داده ها روند جهانی شدن را تشدید می کنند و بواسطه افزایش تعاملات بین المللی موجب باز اندیشی در ارزشها و نگرش ها می شوند ( ,Giddens ١٣٨٤) لذا، منطقی است که با افزایش مقدار استفاده از رسانه ها، بازاندیشی بیش تری رخ دهد و لذا ارزش ها و نگرش ها در مورد ازدواج نیز تغییر یابد.
این استدلال به وسیله چارچوب نظری پژوهش (٢٠٠٣ ,Roberston ;٢٠٠٥ ,Giddens) نیز مورد تایید قرار گرفته است و پژوهش های انجام شده نیز به گونه مستقیم و غیرمستقیم گویای همین رابطه اند ( ;٢٠٠٥ ,Zokaei Rajabloo & Asghari, 2010; Kia, 2008; Khajenoori & Reyahi, 2013; ٢٠٠٩ ,Moghaddas &Khajenoori ) و بر نقش مهم رسانه ها در بازساخت ارزش ها، نگرش ها و هویت تاکید می کنند."