چکیده:
ارزیابی اخلاقی پژوهش هایی که از سلول های بنیادی حاصل از جنین انسان که قابلیت رشد و تکوین در چندین جهت مختلف را دارند به پرسش مهم اخلاقی و حقوقی دربارة قداست جنین در حال تکوین و مشروعیت سقط جنین در اسلام دامن میزند. اگر چه احکام صادره از سوی فقهای اسلامی در این باره از اصول رویه های قضایی در جرم شناسی مرتبط با آسیب و یا از بین بردن جنین ، استنباط شده اند، اما شان معنوی ادامه حیات و قداست جنین در حال تکوین روشن نمیباشد. تعریف روشنی از جنین در فقه اسلامی وجود ندارد. از این رو جایگاه اخلاقی و حقوقی آن مشخص نشده است . با بررسی احکام رایج درباره مجازات درجه بندی شده برای سقط جنین عمدی، به نظر میرسد که تکامل شخصیت انسانی جنین در دورة نه ماهه بارداری خیلی دیر به انجام میرسد. این ابهام به نگرش های نه چندان محکمی دربارة ارزشیابی ادامه حیات جنین در احکام اخلاق زیستی نوین منجر شده است . مسائل اخلاقی دربارة سلول های بنیادین جنینی در پژوهش های زیست پزشکی و تمام شاخه های آن به دلیل ارزش جنین ، در نظر گرفته نشده است .
خلاصه ماشینی:
"اگر چه فقها با حقیقت زیست شناختی زندگی و حرمتی که به دلیل آن برای جنین قائل هستند متفق القول میباشند اما در خصوص مراحل تکامل جنینی که در آن جنین از مصونیت و حقوق کامل و برابر با سایر افراد برخوردار میشود٥ و نیز دربارة زمان بارداری و هنگام دمیده شدن روح اختلاف نظر دارند.
مطمئنا آیاتی مراحل بارداری از زمان لقاح تا شخصیت یافتن جنین را پوشش میدهند، اما دربارة ماهیت مرحلۀ نطفه توضیحی نمیدهند که آیا در این مرحله که سلول های بینادین توانایی بالقوه برای تولید تمام سلول های بدن را دارد، زندگی آغاز شده است یا نه ؟ طبق برخی احکامیکه سقط جنین در بارداریهای حاصل از اعمال تجاوز به عنف را جایز میشمارد، مثل موردی که در دهۀ ١٩٩٠ در بالکان اتفاق افتاد، به نظر میرسد که جنین به عنوان موجودی در نظر گرفته است که فاقد تمام فاکتورهای زیست شناختی برای توانایی تبدیل شدن به انسان میباشد.
٢٨ با این حال دربارة مصونیت کلی جنین تا زمانی که پیشرفت های زیست پزشکی اطلاعات زیست شناختی کاملی در خصوص تکامل جنین و تبدیل شدن آن به انسان کامل ارائه دهند اختلاف نظر وجود دارد اما حتی در آن زمان نیز فقها به بعد معنوی مصونیت جنینی توجه کافی ندارند.
Muslim, Sahih, Kitab al–qa dar, IV 2036, Hadith No. 264320- Ibid.
Muslim, Sahih, Kitab al–qa dar, IV 2036, Hadith No. 264320- Ibid.
191 and Ibn Hajar in his Fath al-bari, being a commentary on Sahih al- bukhari, XL 481, mention the consensus of the jurists in this regard."