چکیده:
هدف اصلی این پژوهش بررسی روشهای اصلاحی بر افسردگی بزهکاران کانون اصلاح و تربیت شهرستان اهواز بود. به همین منظور 156
نفر از بزهکاران کانون به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و پرسشنامهی نگرشسنج بزهکاران و مقیاس افسردگی بک به روش
مصاحبهی انفرادی تکمیل شد. روش پژوهش انتخاب شده، روش پژوهش زمینهیابی با طرح پژوهش زمینهیابی پرسشنامهای بود. با استفاده
از آزمون مجذور کای، ضریب همبستگی فای، ضریب فای گرامر و رگرسیون چند متغیری هفت فرضیه جهت بررسی روشهای اصلاحی
مورد آزمون قرار گرفت. براساس شواهد به دست آمده به جز فرضیهی پنجم که مربوط به رابطهی فعالیتهای هنری با افسردگی بزهکاران
بود، کلیهی فرضیههای پژوهش مورد تأیید قرار گرفته و نتیجه گرفته شد که کلیه روشهای اصلاحی به کار گرفته شده در کانون اصلاح و تربیت
شهرستان اهواز به جز فعالیتهای هنری با اصلاح و تربیت بزهکاران زیر 18 سال رابطهی معناداری در سطح 001/0P< دارند.
خلاصه ماشینی:
"تذکر این نکته نیز در پایان لازم است که هر یک از اصول و مبانی برشمرده(چه مربوط به رویکرد پست مدرنیستی و چه اسلامی در تربیت اخلاقی)روشها و محتوای خاصی را اقتضا میکند که باید در پژوهشی دیگر به بررسی آنها پرداخت.
اما آنچه که اهمیت بیشتری دارد این است که اگر اخلاق را پژوهشی عقلانی بدانیم،آیا این پژوهش بدون استمداد از دین میتواند به پایان برسد؟ به عبارت دیگر،آیا انسان میتواند بدون استفاده از هدایت دینی،تکالیف اخلاقی خود را بشناسد؟برخی در پاسخ به این سؤال،منکر حسن و قبح ذاتی افعال شدهاند و در نتیجه اخلاق را یکسره وابسته به دین شمردهاند و راه شناخت نیک و بد را در رجوع به دین منحصر کردهاند.
صورت تربیت اخلاقی هم به این دلیل دینی خواهد بود که روشهای علمی تحقق اهداف مورد نظر،از علم دینی برآمدهاند و رنگ دین دارند.
این تصویر در مورد تعلیم و تربیت اهمیت ویژهای دارد؛زیرا نقش سلبی دین در تحقق علم،از این قرار است که هر گاه یافتههای علم با مدعاهای قطعی دین در تعارض باشد باید از یافته های علم صرف نظر کرد.
البته دین میتواند به طور مستقیم مراحل تربیت را بیان کند،ولی آنچه اکنون مورد نظر است،این است که حتی اگر دینی چنین تصریحی نداشته باشد،باز هم میتواند از رهگذر آموزشهای اخلاقی و نیز عقاید اصولی درباره انسان،در تعیین مراحل تربیت تأثیر داشته باشد.
«باری پازان»از جمله این تلاشگران،معتقد است که تعلیم و تربیت معاصر تنها جنبه علمی ندارد،بلکه باید بحرانهای اخلاقی قرن بیستم و کشمکشهای اخلاقی جوان معاصر را مورد توجه قرار دهد(پازان 1989،ص 29) «گودلد»نیز در کتاب«ابعاد اخلاقی آموزش»(1990)،اصطلاحات آموزشی را در گرو بررسی مسایل اخلاقی میداند و به نظر وی اصطلاحات پیش گفته،ریشه در مباحث اخلاقی دارند."