خلاصه ماشینی:
"نظریه محدودیتها1 ( TOC )شیوهای است برای اداره کردن فرایندهای محدود شده به منظور بیشینهسازی سود از طریق افزایش ارزش افزوده یا میانداد2 سیستم(میانداد به عنوان درآمد فروش منهای مواد مستقیم تعریف شده است).
سازمانی که از نظریه محدودیت در کارهای خود استفاده میکند سه موضوع را برای بیشینه سازی میانداد در نظر میگیرد: 1-تعیین قیمتهای فروش بالاتر از هزینههای کاملا متغیر، 2-تمرکز بر روی تولید کالاها یا خدماتی که بین قیمت فروش و هزینه کملا متغیر آنها بیشترین تفاوت وجود دارد، 3-حداقل نمودن فاصله زمانی بین صرف پول جهت تولید و دریافت پول از فروش کالا و خدمات.
قیمت فروش هر تن کالا 5000 ریال،مواد مستقیم 000ر50 ریال، جدول 1-صورت سود و زیان مقایسهای (به تصویرصفحه مراجعه شود) فرایند حسابداری در محیط عملیاتی مبتنی بر نظریه محدودیتها، حسابداری میانداد نامیده میشود تعریف مشخص میانداد در سیستم مبتنی بر تئوری محدودیت عبارت است از درآمد فروش منهای مواد مستقیم دستمزد مستقیم 000ر20 ریال، سربار متغیر تولیدی 000ر15 ریال، هزینه متغیر فروش و اداری 000ر70 ریال،سربار ثابت تولیدی 000ر35 ریال،و هزینه ثابت فروش و اداری 000ر280 ریال است.
اصول پذیرفته شده حسابداری هزینهیابی جذبی را توصیه میکند که طبق آن هزینههای مواد مستقیم،کار مستقیم و سربار به کار رفته در فرایند تولید به موجودیهای کار در جریان ساخت و محصول تکمیل شده تخصیص داده میشود.
بسیاری از منابع مانند جدول 2-آثار موجودی در حسابداری متداول در مقایسه با حسابداری میانداد (به تصویرصفحه مراجعه شود) استهلاک تجهیزات،بر مبنای معیارهای سنتی ظرفیت عملی محاسبه میشوند در حالی که مدیریت محدودیتها نیازمند استفاده از معیارهای عینی در تعیین ظرفیت است که برای کارکنان عملیاتی درک شدنی باشد."