چکیده:
هدف کلی این پژوهش بررسی رابطه ی تیپ های شخصیتی و بهداشت روانی آموزگاران با جو سازمانی مدارس ابتدایی ناحیه ی یک شیراز بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است . جامعه ی آماری در این پژوهش شامل تمامی آموزگاران ناحیه ی یک شهر ش یراز 1119 زن و 301 مرد) بوده اند. جهت انتخاب نمونه ی آماری در این پژوهش از روش ) نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد که با مراجعه به جدول مورگان نمونه ی مناسب شامل 210 زن و 100 مرد ) نفر مورد مطالعه قرار گرفت ند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ی ) 310 شخصیت آیزنک، پرسشنامه ی بهداشت روانی کلدبرگ و پرسشنامه ی جو سازمانی هاپلین و و رگرسیون t کرافت بوده است . داده های جمع آوری شده با ضریب همبستگی پیرسون ، آزمون چند گانه مورد تحلیل قرار گرفتند که مهم ترین نتایج عبارت بودند از این که : بین تیپ های شخصیتی (درونگرا و برونگرا ) با ادراک از جو سازمانی رابطه ای معنی دار وجود ندارد . بین ابعاد بهداشت روانی (علایم جسمانی و افسردگی ) با ادراک از جو سازمانی مدارس رابطه ای معنی دار وجود دارد. بین تیپ های شخصیتی آموزگاران زن و مرد تفاوتی معنی دار وجود دارد.
خلاصه ماشینی:
"بررسی پیشینه ی پژوهش نشان می دهدکه تاکنون پژوهش هایی اندک در مورد رابطه ی بـین تیپ های شخصیتی و بهداشت روانی آموزگاران با ادراک از جو سازمانی مدرسه صورت گرفته است ، لذا هدف از انجام ایـن پـژوهش ، بررسـی رابطـه ی بـین تیـپ هـای شخـصیتی و بهداشـت روانـی آموزگاران با ادراک از جو سازمانی مدارس ابتدایی ناحیه ی یک شیراز بوده است .
در ابتدا جهت تعیین این که آیـا بین متغیرها رابطه وجود دارد یا نه از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد کـه نتیجـه ی آن در قالب ماتریس همبستگی به شکل زیر آورده شده است : (رجوع شود به تصویر صفحه) از ضرایب بالا، همبستگی بین برون گرایی و درون گرایـی ، جـو سـازمانی و درون گرایـی و جـو سازمانی و بهداشت روانی در سطح ٠/٠٥ معنادارند.
بحث و نتیجه گیری در این پژوهش رابطه ی بین تیپ های شخـصیت و بهداشـت روانـی بـا ادراک از جـو سـازمانی آموزگاران ناحیه ی یک شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفت ؛ فرضیه ی نخست پژوهش عبـارت بـود از: بین ویژگی های شخصیتی درون گرایی و برون گرایی و بهداشت روانی با ادراک از جو سـازمانی رابطه وجود دارد.
نتیجه ی بدست آمده از این پـژوهش بـا نتـایج دیگر پژوهش های داخل و خارج کشور فلاحی (١٣٧٤)، بردبار (١٣٧٥)، ریاضی (١٣٧٦)، رجب پور (١٣٧٧)، اوجاقی (١٣٧٧)، فاضلی (١٣٨١)، ابوالقاسمی (١٣٨٢) و فولادوند (١٣٨٦) مبنی بر وجود رابطه میان بهداشت روانی با جو سازمانی همسو مـی باشـد و نـشان مـی دهـد هرچـه کارکنـان از بهداشت روانی مطلوب تری برخوردار باشند کیفیت جو سازمانی مدارس آنهـا نیـز بیـشتر اسـت ."