چکیده:
در بررسی حکایات کهن فارسی، گفتگو معمولاً بهعنوان عنصری داستانی در کنار دیگر عناصر مورد توجّه قرار میگیرد، در حالی که نقشی ساختاری و روایی نیز برای آن میتوان در نظر گرفت. بوستان سعدی از متونی است که بیش از دیگران کارکردهای روایی گفتگو را به نمایش گذاشته است. هدف مقالة حاضر نیز بررسی این کارکردها و تبیین رابطة آنها با اهداف تعلیمی بوستان است. مهمترین نقشهای روایی گفتگو در بوستان عبارتند از: پیشبرد، بسط و تکمیل خط داستانی، تقویت روابط سببی، برجسته کردن تقابلها، وارد کردن حکایات درونهای، کارکرد تفسیری و کارکرد زیباشناختی. بسامد بالای گفتگوهای داستانی بوستان را میتوان نتیجة اهداف تعلیمی آن دانست. این اهداف، سعدی را به استفاده از سخن گفتن مستقیم از سوی خود یا شخصیّتها واداشته است. اهمیّت گفتگو در این زمینة تعلیمی موجب شده تا بار روایی حکایات بیش از کنشها، توصیفات و روایتگری مستقیم راوی، بر دوش گفتگوها باشد. بنابراین، در بوستان، بسیاری از تغییرات روایی، نتیجهگیریها، تصریح بر دلایل انجام کنشها، گسترش خط داستان، تکمیل پیرفتهای روایی و... به جای بهرهگیری از روایتگری راوی یا کنشگری شخصیّتها، تنها با استفاده از یک گفتگو ارائه شدهاند.
خلاصه ماشینی:
کارکردهای روایی گفتگو در حکایت های بوستان * علیرضا محمدی کله سر استادیار دانشگاه شهرکرد ** اعظم ابدالی دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد (تاریخ دریافت : ١٣٩٤/٠٦/٢١؛ تاریخ پذیرش : ١٣٩٥/٠٤/١٢) چکیده در بررسی حکایات کهن فارسی، گفتگو معمولا بـه عنـوان عنصـری داسـتانی در کنـار دیگر عناصر مورد توجه قرار میگیرد، در حالی که نقشی ساختاری و روایی نیـز بـرای آن میتوان در نظر گرفت .
همچنـین ، در مقالـۀ «جایگـاه سه عنصر گفتگو، کنش و پیرنگ در ساختار حکایت های حدیقه » (طغیانی و نجفی، ١٣٨٧) و در بخشی از «ساختار داستانی حکایت ها در حدیقۀ سنایی» (فرخ نیا، ١٣٨٩) نیز بـه تحلیـل گفتگوها در سامان دادن حکایت پرداخته شده است .
این تعریف ها نشان می دهند که نقش گفتگـو به عنوان یکی از عناصر داستان ، اغلب در ارتباط با میزان حضور و دخالت راوی در پیشـبرد داستان مورد بحث قرار می گیرد؛ مثلا در رمان کلاسیک گفتگوها عاملی برای ایجاد تعادل میان حضور راوی (روایت پردازی ) و حضور شخصیت های داستانی دانسته شده انـد (ر.
این حکایت نمونه ای است از دستۀ بزرگی از حکایات بوستان که در آن ها مجموعـه ای از کنش های کلامی و غیرکلامی روایت را به پیش می برند و در پایان ، گفتگویی راهبـردی ضمن کامل کردن خط داستان ـ موضوعی که در بخش قبل نمونـه هـایی از آن ذکـر شـد ـ موجب شکل گیری و تصریح در روابط علی میان کـنش هـای اصـلی مـی شـود.