چکیده:
لازمه عقلانیت دینی و سیاسی ما در پاسداشت نهضت عاشورا، بازشناسی و تفکیک نقش سه متغیر مهم اهداف، روشها و ابزارها در این نهضت است. در این زمینه ویژگیهایی چون کلیت، ثبات، جهانشمولی، تقدس، مطابقت با فطرت بشری و نصوص دینی و نیز پذیرش حداکثری اهداف نهضت عاشورا، جایگاه آن را در خصوص روشها و ابزارها محوریتر میکند و حتی ماهیت و نقش آنها را تنها در پرتو اهداف معنادار میسازد. برایناساس، امر به معروف و نهی از منکر، بهعنوان مهمترین هدف دینی و سیاسی و دیگر اهداف نهضت عاشورا، ماهیت و نحوه کارکرد روشهایی چون عزاداری و ابزارهایی چون حسینیهها و تکایا را تعیین میکنند؛ زیرا روشها و ابزارها تنها در خدمت اهداف ارزشمندند. ضمن اینکه توجه به رابطه طولی سه متغیر شناخت، محبت و پیروی از امامان، بهویژه امام حسین(ع) در الگوگیری دینی و سیاسی از نهضت عاشورا اهمیت بسیاری دارد؛ زیرا ما را از افراط در عاطفهگرایی بهدور میدارد و بر اهمیت عقلانیت دینی و سیاسیمان میافزاید. نهایت اینکه، توجه به نقش هدایتگری دینی پیشوایان معصوم:، که امر به معروف از آن سرچشمه میگیرد، مهمتر از تمرکز بر طلب حاجتهای دنیوی و اخروی از آنهاست. پس عقلانیت دینی و سیاسی ما ایجاب میکند هدف از امامت و نهضت عاشورا را دنبال و از آن پیروی کنیم و در این راه تنها از روشها و ابزارهایی بهره بریم که سودمند و اثرگذار باشند؛ زیرا روشها و ابزارها، موقت و گذرا هستند و تقدس برنمیدارند.
خلاصه ماشینی:
"بـه همـین / دلیل است که دعوت امام حسین به آزادگی و عدالت طلبی، همواره دعوتی زنده است و اجابت کنندگانی از همه ملت ها، ملیت ها و نگرش های فکری و سیاسـی دارد و مهـم تـر اینکه ، هیچ گاه گذشت زمان و تغییر نحوه معیشت و طرز تفکر مردم و پیشرفت های علمی و فناورانه ، نتوانسته اند گرد کهنگی و پژمردگی بر این اهداف بپاشند، بلکه با گذشت حدود چهارده قرن از واقعه عاشورا و رشد عقلانی بشر، به ویژه انسان مسلمان و شـیعه ، هـر روز افق های جدیدی از اهداف ازلی و ابدی این نهضت متعالی دینی و سیاسی آشکار میشود و تازگی آن را بیشتر هویدا میسازد.
در خصـوص مطابقت با نصوص دینی میتوان گفت اهداف نهضـت هـای دینـی ـ کـه عاشـورا نمونـه برجسته آن است ـ دارای منشأ دینی و مطابق با آموزه های قرآن هستند، ولی در دین بـه روش یا ابزار خاصی برای پاسداشت این اهداف دستور داده نشده اسـت ، بلکـه مبتنـی بـر شرایط سیاسی و اجتماعی زندگی انسان هـا، آنهـا قادرنـد از هـر روش و ابـزار مناسـب و عقلانی بهره مند شوند.
در نتیجه ، تا این مرحله اجابت دعوت کوفیان و رفتن بـه آن شهر برای کمک به آنها و پذیرش رهبری دینی و سیاسی ایشان ، نـه تنهـا وظیفـه دینـی حضرت بود، بلکه هدف دینی، سیاسی و مقدماتی بود که مـیتوانسـت در تحقـق اهـداف اصیل نهضت ، همچون امر به معروف و نهی از منکر و احیای ارزش های اسـلامی نقـش مؤثری داشته باشد، ولی برخلاف برداشت برخی از اندیشمندان ، هدف اصلی نبود (صـالحی / نجف آبادی، ١٣٦٢، ص ٩٤-٩٨)."