چکیده:
عنصر گفتوگو در حوزه ادبیات، ظرفیت و افق تازهای برای خوانش متون به دست داده است. عطار با بهرهگیری از این عنصر، در رابطه تربیتی مراد و مرید، در پی تبیین فرایند سیر و سلوک عارفانه با رهبری مراد و رسیدن به یک دگردیسی شخصیتی است. همسو با آن در تعلیم و تربیت نیز نوعی تعامل کلامی و فکری بین مربی و متربی در جهت رسانیدن او به کمال فکری و شخصیتی وجود دارد. بنابراین همانندیهای درخور تامّلی، برای ایجاد یک تعامل مدبّرانه بین سیر و سلوک عارفانه و تعلیم و تربیت به چشم میخورد. این مقاله با نگاهی نو، در صدد است تا در حوزه ادب عرفانی بدین عنصر بپردازد و با بازخوانی رابطه مراد و مرید بر اساس نظریه سازندهگرایی، همخوانی روایت عطار از سیر پرندگان به سوی سیمرغ را بررسی و تحلیل نماید. در ساختار این داستان تمثیلی، ضمن تمرکز بر مساله گفتوگو، به عنوان عنصر کانونی و انسجامبخش، کارکردهای این نظریه مورد بررسی قرار میگیرند. بنابراین پیشبرد این اثر با تکیه بر گفتوگو است که موجب برجسته شدن، درک دیگری، مشارکت و سازماندهی گروهی میشود.
خلاصه ماشینی:
"نقش عنصر گفت وگو در رابطه مرید و مراد بر مبنای نظریه سازنده گرایی در منطق الطیر عطار عفت سادات غفوری * ـ دکتر غلامرضا پیروز ـ دکتر سیاوش حق جو ـ دکتر سهیلا هاشمی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران ـ دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران ـ استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران ـ دانشیار علوم تربیتی دانشگاه مازندران چکیده عنصر گفت وگو در حوزه ادبیات ، ظرفیت و افق تازه ای برای خوانش متون به دست داده است .
این معلم سازنده گرا به صورت عینی محیط را برای یادگیری آنها طراحی میکند و مرغان نیز در قالب تجربه ها و دانسته های خود تفسیر می کنند و متناسب با زمینه س ١٢ ـ ش ٤٥ ـ زمستان ٩٥ ــــــــــــــــــــ نقش عنصر گفت وگو در رابطه مرید و مراد...
کرد از دیوانه ای مردی سؤال کاین دو عالم چیست با چندین خیال ؟ گفت کاین هر دو جهان بالا و پست قطره ای آب است نه نیست و نه هست (عطار ١٣٨٧: ٢٧١) نیز در جواب طوطی که خود را خضر مرغان میداند، این گونه حکایت را از زبان دیوانه عالیمقام میآورد: بود آن دیوانه عالیمقام خضر با او گفت «ای مرد تمام رای آن داری که باشی یار من ؟» گفت «با تو برنیاید کار من زان که خوردی آب حیوان چند راه تا بماند جان تو تا دیرگاه من در آنم تا بگویم ترک جان زانکه بیجانان ندارم برگ آن » (همان : ٢٦٨) روایت سخن استاد و شاگرد یکی دیگر از ظرافت های گفتاری هدهد در بیان حکایت و تمثیل این است که در جواب پرسش های پرندگان به روایت سخن استاد و شاگرد میپردازد و با روایت چنین حکایتی، مبانی ذهنی و استدلالی مرغان را محکم میکند."