چکیده:
براساس گزارش کتیبه بیستون ، با جلوس داریوش بزرگ ، ساتراپیهای مختلف شاهنشاهی هخامنشی سر بـه شـورش برداشتند که شورش ساتراپی ارمنستان از جمله همین عصیان ها بود. در حوزه تاریخ ایران دوره هخامنشی، پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است ؛ اما در رابطه با شورش مزبور، مطالب ناگفته و اساسی دیگری نیـز وجـود دارد کـه کمتـر بدان ها پرداخته شده است . این مقاله براساس روش پژوهش تاریخی، ضمن استناد و اتکا بر سنگ نوشته بیسـتون ، در پـی آن است که عوامل موثر در خیزش و سرکوبی شورش ارمنیان و همچنین پیوند قیام مزبور با قیام مـردم سـایر سـرزمین - های شاهنشاهی هخامنشی را در همان دوره زمانی بررسی و موشکافی کند. نتایج حاصل از این پژوهش تـاریخی، بـرای درک ماهیت قیام ارمنستان و تبیین آن از جنبه های مختلف سیاسی بسیار راهگشا خواهد بود.
According to the Behistun inscription report، when Darius the Great came to power، revolted different Satrapies of the Persian kingdom. Armenian satrapy revolt was one of such rebellions. Despite Researches have been conducted extensively on the history of the Achaemenid dynasty، they have another basic issues in relation to the revolt of the Armenian Satrapy which has been little studied. This article is based on historical research، relying on Behistun inscription report، intended to study affecting factors in the rise and suppression of the Armenian satrapy revolt. This research also peruse the relationship between the Armenian Satrapy uprising and another territories in the same time. The results of such historical research will be very helpful to understand and explain different aspects of nature of the Armenian satrapy rebelion.
خلاصه ماشینی:
متن کتیبـه بیسـتون بیـانگر ایـن کتاب در رابطه شاهنشاهی هخامنشی نوشته شده ، بیشتر به حقیقت است که با جلوس داریـوش بـر تخـت سـلطنت ، صورت حاشیه ای به مسئله شورش ارمنیان پرداخته انـد؛ از شـورش هـایی در نـواحی مختلـف شاهنشـاهی از جملـه جملـه ایـن آثـار، مـیتـوان بـه نوشـته هـای نویسـندگان بــین النهــرین ، مــاد، ارمنســتان و نــواحی دیگــر روی داد؛ برجسته ای همچـون دانـدامایف ، بریـان ، کـوک و...
بـارزترین زیر است : آیا میتوان بین قیام ارمنیان و همچنـین عصـیان مشخصه تمامی این شورش ها آن بود که جنبـه سلسـله ای سایر سرزمین هـای تحـت سـلطه شاهنشـاهی هخامنشـی داشتند؛ بدین معنا که در بیشتر مواقـع ، سـرداران یـاغی یـا رابطه ای برقرار کرد؟ همچنین ، اطلاق جنبـه ملـی بـر قیـام رهبران آن هـا در پـی حفـظ ظـواهر پادشـاهی گذشـته در ارمنیان در آن زمان تا چه حد میتواند منطبـق بـا واقعیـت منطقه خـود بودنـد.
از کتیبـه بیسـتون داریوش موفق شـد، شـورش هـایی را سـرکوب کنـد کـه (٣- ٤,DB/II) و سـیاق نوشـته هـای آن چنـین اسـتنباط سراسر ایـران را از بـین النهـرین و ارمنسـتان تـا افغانسـتان میشود که قیام ایلام به سادگی سرکوب شد؛ امـا دامنـه دربرگرفته و بخش هایی از آسیای مرکـزی را تکـان داده و عصیان در بـین النهـرین بـه مراتـب گسـترده تـر بـود و داریوش به شخصه برای سرکوبی قیام بابل عـازم شـد.
ارتش دیگری به فرماندهی مناطق و نواحی مختلف ارمنستان به خوبی آشنایی داشـت ، وهومیسا، در برابر ارامنه به دو پیروزی دست یافت ؛ امـا حکایـت از ایـن دارد کـه داریـوش همـه جوانـب امـر را او نیز در انتظار آمدن قوای داریوش به ماد بود.