چکیده:
اندیشه مزدیسنا بسان دیگر مکاتب دینی و فلسفی، جایگاه بسیار ویژه ای برای موضوع «جبر» و «اختیار» در نظـر داشـته است . با بررسی متون کهن برای شناخت این آیین که شامل ریگ ودا و اوستا و متون پهلـوی اسـت ، مـیتـوان ردپـای سـه گونه تفکر را در پدیدآمدن دیدگاه مزدیسنا، دربارة نقش ارادة انسان در تاریخ و حدود آن تشخیص داد. نخست نقـش بـغ - دختان و ایزدان در رفتار و کردار انسان که بیشک تاثیرپذیرفته از اندیشه های پیش از زردشت بـوده و حضـور همه جانبـه آن ها در زندگی انسان ، محدودکنندة اختیار انسانی است ؛ دوم دیدگاه خود زردشت و به رسـمیت شـناختن و برجسـته کـردن ارادة انسانی از دیدگاه اوست ؛ سوم نقش اندیشه های سایر ملل که از مهم ترین آن ها دیدگاه هـای نجـومی و سـتاره شناسـی بابلی و همچنین آموزه های گنوسی است که تاثیر آن ها را در متون ایرانی کهـن مـیتـوان دیـد. اندیشـه مزدیسـنا متـاثر از مجموعه ای از این عوامل بازتاب دهنده ، روایتی بوده که در آن نه جبر همه جانبه ای بر رفتار انسانی حاکم بوده و نـه انسـان دارای اختیار مطلق در ساخت سرنوشت خویش است . در متون پهلوی، کوشش میشود تا این دو گرایش فکری متضاد با یکـدیگر آشـتی داده شـود: راه حـل ایـن مشـکل در تقسیم بندی بخت آدمی به امور دنیوی و مینوی جستجو شده است ؛ امور دنیوی را به جبـر و تقـدیر و امـور مینـوی را بـه اختیار و کردارهای آدمی منتسب کرده اند.
Mazdayana’s thought، like other religious and philosophical schools، has considered a very special place for the topics of “Determinism” and “Free Will”. By studying ancient texts like Rig Veda، Avesta and Pahlavi texts، three types of thoughts can be traced in rise of Mazdayasna viewpoint about the role of human’s free will in history. Firstly، the role of the goddesses and gods in human behaviors and deeds، which was undoubtedly influenced by the ideas before Zoroaster and their comprehensive presence that would restricts human’s free will. Secondly is Zoroaster’s viewpoint in which human’s free will is glorified and recognized. Thirdly، is the role of the other nations’ thoughts and ideas that the most important ones were astronomic views، Babylonian astronomy and Gnostic teachings. Mazdayasna was influenced by a collection of reflective factors. From Mazayasna’s point of view، neither a comprehensive determinism nor an absolute free will are involved in human’s destiny. In these texts، it has been tried to reconcile these two trends of thoughts: Therefore، worldly affairs have been attributed to determinism and destiny and unworldly affairs have been attributed to human’s free will and works. From Mazayasna’s point of view، neither a comprehensive determinism nor an absolute free will were involved in human’s destiny. In these texts، it is tried to reconcile these two trends of thoughts: Therefore، worldly affairs have been attributed to determinism and destiny، on the other hand، unworldly affairs have been attributed to human’s free will and works.
خلاصه ماشینی:
براساس آنچه از روایت هـا و متـون شـده و بـه عنوان بخشـی از جهـان بینی زردشـتی، بــه آن کهن ایرانی برمیآید، ایرانیان باستان نیز بـه ماننـد سـایر توجه ویژه ای شده است ؛ به خصوص که میدانیم دیانـت اقوام و ملل ، بـا ایـن موضـوع و جنبـه های مختلـف آن زردشتی در این زمینه تأکید بسـیاری دارد، تاکیـدی کـه درگیر بوده اند و بخـش عظیمـی از اندیشـه های کلامـی سـایر ادیـان کمتـر بــا ایـن قاطعیـت بـه آن پرداخته انــد.
ثنویت نیز، مفصل به این موضوع پرداخته و معتقداسـت نباید تصور کتاب های پهلوی را از انسـان بـه طـور کلـی اهمیت و ضرورت پژوهش زروانی فهم کرد؛ زیرا دلیلی نیست که بپنـداریم زروانیـه ایران باستان مهد تمدن های بزرگی بود که هر یـک در دینی سازمان یافته و علاوه بـر اسـطوره ، شـامل الهیـات و دوره ای، به عنوان بزرگ ترین دولت های شناخته شـده تـا مناسک و سازمان و امت هم بوده است (شاکد،١٣٨٧: ٧٤).
آنچـه از اسـباب و علـل در مجموع همۀ پژوهشگران این حوزه ، زمانی که دربارة بزرگی دولت های ایران باستان در متـون تـاریخی آمـده ، زروان به بحث میپردازنـد، بـه موضـوع جبـر و اختیـار بیشتر روایت هایی دربردارندة رویدادهای سیاسی بوده و انسانی از منظر این دین نیز توجه میکنند؛ زیرا چنان کـه کمتـر بــه مبـانی دینــی و فکـری و فلســفی آن پرداختــه گفته شد، مباحث مربوط به نگرش های جبری بیشـتر از شده اسـت .