چکیده:
اخیراً مفهوم مسئولیتپذیری اجتماعی به پاسخگویی اجتماعی تغییر یافته که اشاره به قدرت پاسخگویی سازمان در برابر فشارهای جامعه دارد، زیرا مفهوم پاسخگویی اجتماعی سازمانی شکل راهبردی، سازمانی و اساسیتر مسئولیتپذیری اجتماعی سازمانی است. در نظریه خدمات عمومی نوین، مدیران دولتی پشتیبان جامعه مدنی و محلی هستند. نظریه خدمات عمومی نوین اجازه میدهد تا طیف وسیعی از انتخابهای خطمشی، مسئولیتهای اخلاقی و تعهدات مدنی ایجاد و برای مدیران دولتی ضروری گردد. رویکرد خدمات عمومی نوین اشاره به پاسخگویی چند جانبه یا پیچیده دارد که بستری جهت تبیین و شکلگیری مفهوم پاسخگویی اجتماعی سازمانی است. هدف این پژوهش ارایه مولفهها و ابعاد مفهوم مذکور میباشد. پژوهش بر حسب هدف کاربردی توسعهای و بر حسب روش توصیفی و از شاخه همبستگی است که از طریق معادلات ساختاری انجام گرفته است.
Belief at corporate social responsibility is foundation of public issues management. Recently concept of corporate social responsibility transformed corporate social responsiveness. This concept is more strategic and organizational than the other concepts. In the new public services theory of public managers was supporter local and civil society. This theory show that responsiveness become multiple and complex. Research as goal–based is developmental – application and on the basis of method is correlation via structural equations model.
خلاصه ماشینی:
com ١- مقدمه سازمانها به عنوان حلقه های واسط بین فرد و جامعه ، یکی از اجزای بنیادین پیکره اجتماعی بشر امروزی به شمار میآیند که به منظور بقا و ادامه فعالیت خود به جامعه نیازمندند، در این ارتباط سازمان های پیشرو توجه به ارایه خدمات نوین اجتماعی را در راس فعالیت های مربوط به تحقیق و توسعه خود قرار داده اند )٩٨: ٢٠٠٩, Ubius and Alas( پس سازمانها باید حس مسئولیت پذیری، پاسخ گویی و توجه به حقوق اعضای جامعه را در قالب برنامه های راهبردی خود، مورد توجه قرار دهند و در عین حال که از سرمایه های زیستی - اجتماعی و علمی محیط پیرامون خود تغذیه میکنند در برنامه های راهبردی خود توجه ویژه ای به مقوله مسئولیت اجتماعی سازمانی و رعایت حقوق شهروندان داشته باشند )٢٠١١:٢٧, Sheikh and Beise( رعایت اخلاق کسب و کار و مسئولیت های اجتماعی از سوی سازمان سبب افزایش مشروعیت اقدام های سازمانی شده و موفقیت سازمان را به همراه میآورد (رحمان سرشت ، ١٣٨٨: ٢٣) اما جدایی سازمان از محیط اجتماعی پیرامون خود، مشغول شدن مدیران به اهداف سازمان و بیتوجهی آنان به مسائل و تبعات اجتماعی و زیست محیطی سازمان متبوع ، موجب گشوده شدن باب جدیدی در مدیریت خط مشیگذاری عمومی بنام مدیریت مسائل عمومی شده است .
در ادامه از تحلیل عاملی مرتبه سوم برای رسیدن به مفهوم نظام ارزیابی پاسخ گویی اجتماعی سازمانی استفاده شده که شاخص های برازش مدل ، نشان دهنده این است ، مدل دارای برازش نسبتا خوبی است زیرا مقدار"کای دو بر درجه آزادی" آن کمتر از ٣ بوده ، همچنین RMSEA نیز کمتر از ٠/٠٨ است .