چکیده:
هدف پژوهش حاضر شناسایی تاثیر عوامل خانوادگی در گرایش افراد به سوءمصرف موادمخدر به شیوة کیفی است. به همینمنظور، خانوادة اولیه افراد وابسته به مواد مخدر در این پژوهش مدنظر بودهاند. این پژوهش به شیوه کیفی انجام گرفته و از مصاحبة نیمه ساختار استفاده شده است. در این تحقیق 35 نفر (25 مرد و 10 زن) شرکت داشتهاند که همگی از مرکز پذیرش و درمان معتادان خودمعرف سازمان بهزیستی شهرستان رشت انتخاب شدند و همگی در جلسات مصاحبه شرکتکردند. کلیه مصاحبهها با کسب اجازه از مصاحبهشوندگان ضبط و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بر روی کاغذ نوشته شد و بارها مورد بازخوانی و کدگذاری قرار گرفت تا عناصر ویژه مرتبط با سوالهای پژوهش کشف شوند. در این پژوهش مشخص شده است که عوامل خطرساز خانوادگی در گرایش افراد به سوءمصرف موادمخدر و حتی وابستگی آنان بهموادمخدر تاثیر دارد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که خانواده اولیه به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش بسیار مهمی در گرایش کودکان و نوجوانان به مصرف مواد مخدر ایفا می کند. تعداد زیادی از مصاحبه شوندگان شرایط رفاهی نامساعد خانواده اولیه خود را در گرایش شان به مصرف موادمخدر موثر دانسته اند. آنها معتقد بودند که بسیاری از نیازهای اساسیشان در خانواده اولیه برآورده نمیشده و والدین شان به رفع نیازهای مادی و رفاهی آنها بی توجه بودهاند. اطلاعات حاصله از مصاحبه ها نشان می دهد که روابط سطحی و سردی بر خانواده اولیه این معتادان حاکم بوده و این موضوع احتمال گرایش آنها به مواد مخدر را افزایش داده است. همچنین شیوه نادرست سرپرستی والدین در گرایش آنها به سوءمصرف موادمخدر نقش بسزایی داشته است. در پایان سعی شده است که براساس یافته های پژوهش پاره ای توصیه ها و راهکارهای عملی برای سیاستگذاران و دست اندرکاران موضوع مطرح شده است. همچنین پیشنهاد شده است تحقیقات بیشتری در این مورد انجام گیرد.
خلاصه ماشینی:
"بـرای تبیین علل اعتیـاد در سـطح میـانی کـه معمـولا مـدنظر روان شناسـان بـالاخص روان شناسـان اجتماعی است ، بیشتر به روابط فرد با گروه های اجتماعی مانند خـانواده ، مدرسـه ، همـسالان و غیره توجه می شود، زیرا این عوامل به صورت مستقیم و غیر مستقیم زمینه گرایش فرد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد را فراهم می کنند.
در این پژوهش حدود ١١ نفر از شرکت کنندگان با توجه به شرایط خاصی که داشته انـد و به دلیل اقتدار نامطلوب والدین شان ، در بسیاری از مواقع با جابه جا کردن قدرت ، خود در راس هرم قدرت خانوادة اولیه قرار گرفته اند، به گونه ای که به راحتی توانسته اند والدین خود را تسلیم خواسته های خویش کنند و بدین ترتیب به ندرت الگوهای عقب نشینی از خواسته هـای خـود را اعمال می کردند.
گرچه تلاش کرده ایم در بخش های فوق ابعاد کنترل و ارتباط را مورد بررسی قرار دهیم ، بار دیگر به طور اجمالی تأکید می شود که در خانوادة اولیه افراد وابسته بـه موادمخـدر، عـشق ورزی با افراط و تفریط همراه بوده است .
به گفته این افراد والدین آنها در خانواده اولیـه فاقد اقتدار لازم در حد یک پدر و مادر مطلوب بوده اند و همچنین الگوی نظم و انضباط سخت گیرانه در خانواده اولیه توسط مصاحبه شوندگان گزارش شده است .
در این تحقیق همچنـین الگـوی نامناسـب مـشاهده ای از سوی والدین افراد مصاحبه شده و دیگر اعضای خانواده شان جزء عوامل خـانوادگی اثرگـذار در گرایش آنان بسوی سوء مصرف مواد مخدر بوده است ."