چکیده:
در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر جایگاه جوانان تهران در فضای اجتماعی بر روی میزان گرایش آنان به ارزشهای دموکراتیک پرداخته ایم. روش پژوهش تبیینی از نوع پیمایش است و نمونه پژوهش شامل 391 نفر از جوانان دختر و پسر 29-18ساله ساکن شهرتهران بود که با روش نمونهگیری سهمیهای غیرتصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه است. داده های حاصله به دو شیوه توصیفی و استنباطی تحلیل آماری شده اند. عمده ترین یافته های پژوهش نشان داد: بین سرمایة اقتصادی، سرمایة فرهنگی و گرایش به ارزشهای دموکراتیک رابطه مستقیم وجود دارد به طوری که با افزایش سرمایه اقتصادی و فرهنگی افراد مورد مطالعه، گرایش آنها به ارزشهای دموکراتیک بیشتر می شود. بین سرمایه اجتماعی و گرایش به ارزشهای دموکراتیک رابطه معکوس وجود دارد، به طوری که با کاهش سرمایه اجتماعیگرایش به ارزشهای دموکراتیک بیشتر میشود. بین متغیرهای زمینهای مانند سن و تحصیلات با گرایش به ارزشهای دموکراتیک رابطه وجود دارد، یعنی با بالا رفتن سن و تحصیلات گرایش به ارزشهای دموکراتیک نیز بالا می رود. ولی بین متغیر تاهل با میزان گرایش به ارزشهای دموکراتیک رابطه معناداری دیده نشد. همچنین بین جایگاه افراد در فضای اجتماعی و میزان گرایش به ارزشهای دموکراتیک رابطه وجود دارد، به نحوی که با بالا رفتن جایگاه فرد در فضای اجتماعی، گرایش به ارزشهای دموکراتیک نیز بالا می رود و با پایین آمدن جایگاه فرد در فضای اجتماعی، گرایش به ارزشهای دموکراتیک کمتر می شود.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به اینکه نگرش ها و رفتارهای سیاسی و انتخاباتی افراد تا حدود زیادی از وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی نشأت می گیرد و نیز بی تفاوتی جوانان در امور سیاسی و اجتماعی - به زعم اینکه بزرگترین درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند و کشور ما از لحاظ ساختار جمعیتی از جوان ترین کشورهاست - به طور اعم ، زمینه ضعف و رکورد آنان و کاهش مشروعیت نظام سیاسی را سبب می شود، لذا بررسی گرایش سیاسی و رفتار انتخاباتی افراد بر حسب جایگاه آنان در فضای اجتماعی به عنوان یک موضوع مهم ، در جامعه پدیدار شده است .
در واقع در این تحقیق درصدد بررسی این سوال هستیم که "آیا توزیع افراد در فضای اجتماعی برحسب سرمایه های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی می تواند بر روی گرایش آنان به ارزشهای دموکراتیک تاثیر داشته باشد؟" این تحقیق می تواند ضمن روشن کردن گرایش سیاسی جوانان ، مشخص نمایدکه اولا نوع گرایش سیاسی آنان چگونه است ، ثانیا این گرایش ها چه رابطه ای با وضعیت اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی آنها دارد و ثالثا در فرایند گذار به دموکراسی ، وضعیت و نقش این طبقات چگونه خواهد بود.
برای بررسی این مسئله فرضیه زیر مطرح شد: بین جایگاه افراد در فضای اجتماعی (مجموع سرمایه های اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی ) و گرایش آنها به ارزشهای دموکراتیک رابطه وجود دارد."