چکیده:
فقر روستايی چالش اساسی اکثر کشورهاست و کاهش آن مهمترين هدف توسعه پايدار بهشمار کيرود. در مطالعه حاضر، خط فقر روستايی بر اساس بعد خانوار طی سالهای 1385 تا 1390 با استفاده از دادههای خام طرح هزينه - درآمد خانوار محاسبه شد. برای پيشبرد اين هدف، ويژگيهای خانوار از قبيل سن، جنسيت، وضعيت شغلی و تحصيلات در تابع مطلوبيت خانوار مدلسازی شد و پس از استخراج تابع مخارج غيرمستقيم از تابع مطلوبيت استون- گيری با مجموعه اطلاعات 416519 خانوار روستايی طی 1370 تا 1390، از دو روش رگرسيون غيرخطی و پانل دومرحلهای، خط فقر مطلق و نسبی روستايی به ازای بعد خانوار (يک تا ده نفره) برآورد شد. نتايج برآورد نشان داد که توجه به ويژگیهای اقتصادی- اجتماعی خانوارهای روستايی بهويژه بعد خانوار الزام اساسی محاسبات مربوط به خط فقر روستايی است و اثر بعد خانوار بر خط فقر بهصورت «از پيش تعيينشده» و «سرانه» موجب ايجاد تورش برآورد خط فقر خانوارهای روستايی میشود.
Rural poverty is a basic challenge in most countries and its reduction is the most important target of sustainable development. In this study، the rural poverty line was estimated according to household size during 2006-11 by using raw data. For this purpose، the household characteristics such as age، sex، occupational status، and educations were included in household utility function and based on Stone-Geary model; the rural absolute and relative poverty lines were estimated with the data of 416519 rural households during the span time of 1981-2011 in both pre-determined non-linear regression and two-steps panel methods per household (1-10 people). The results indicated that attention to social-economic characteristics of the rural households especially household size was the basic requirement for calculations related to the rural poverty line and the effect on the household poverty line in the form of a predetermined and per capita could create underestimation of the rural poverty line; therefore، the costs of a specific level of household welfare would not increase in a one by one scale.
خلاصه ماشینی:
"بر اساس مقدمات پیش گفته ، مطالعة حاضر، بـرای بـرآورد خـط فقر مطلق و نسبی در مناطق روستایی ایران بر اساس بعد خانوار، از مـدل سـازی واحـد خانوار در نظام مخارج خطی استفاده می کند؛ در این نظام ، مخـارج غیرمسـتقیم از تـابع مطلوبیت استون - گیری تعمیم یافته استخراج می شود و آنگاه با مجموعه اطلاعات طرح بودجة ۴۱۶۵۱۹ خانوار روستایی ایران طی دورة ۱۳۷۰ تـا ۱۳۹۰، بـه بهـره گیـری از دو روش «رگرسیون غیرخطی » و «پانل دومرحله ای » (برآورد ضریب انگل در مرحلة اول و برآورد ضریب حداقل معاش در مرحلة دوم )، خط فقـر مطلـق روسـتایی بـه ازای بعـد خانوار به صورت مجزا برآورد می شود.
بدین ترتیـب ، با استفاده از نظام مخارج خطـی پیشنهادشـده در پـاره ای از پـژوهش هـا و از آن جملـه مطالعة زمان زاده و شاه مرادی (۱۳۹۰) و همچنین ، بر اساس انـواع برآوردهـای صـورت گرفته با داده های در دسترس که به اشکال مختلف بـرای ضـرایب زیـر انجـام گرفـت ، ضرایب نظام مخارج به صورت زیر تعریف می شود: (۴) نظام مخارج خطی برای گروه کالایی خوراکی به صورت زیر تعریف می شود: (٥) همچنین ، نظام مخارج خطی برای گروه کالایی غیرخوراکی به صـورت زیـر تعریـف می شود: (٦) با توجه به روابط استخراج شدة بالا و معرفی متغیرهای الگو در جـدول ۱، مـی تـوان گفت که نظر به شکل غیرخطی این روابط ، باید بـا بهـره گیـری از دو روش «رگرسـیون غیرخطی » و «پانل دومرحله ای » (برآورد ضریب انگل در مرحلة اول و بـرآورد ضـریب حداقل معاش در مرحلة دوم ) خط فقر مطلق را به ازای بعد خانوار (از خانوار یک نفره تا ده نفره ) برآورد کرد."