چکیده:
فی اغراض مابعدالطبیعه نام رساله کوچکی از فارابی است که همانند بسیاری از آثار فارابی حجم اندکی دارد؛ ولی علی رغم حجم اندکش حاوی مطالب بسیار مهمی است و نقطه عطفی در تحلیل تعریف و موضوع مابعدالطبیعه محسوب می شود. از آن جا که این رساله تاثیر بسزایی در ارائه تعریف و موضوع مابعدالطبیعه بر نظام مابعدالطبیعی ابن سینا داشته و ابن سینا نیز در زندگی نامه خود نوشتش فهم خود را از غرض کتاب مابعدالطبیعه ارسطو، مرهون مطالعه این اثر می داند، این رساله از شهرت قابل توجهی برخوردار است. شاید بتوان رساله اغراض را زیربنای مابعدالطبیعه سینوی و نیز نظام فلسفه اسلامی دانست.
این تصحیح انتقادی برای نخستین بار، بر مبنای چهار نسخه خطی برتر موجود در کتاب خانه های ایران صورت پذیرفته که به همراه یک نسخه خطی موجود در کتابخانه راغب پاشای استانبول مبنای تصحیح انتقادی قرار گرفته اند.
خلاصه ماشینی:
تاریخ دریافت: 26/8/1393 تاریخ پذیرش: 12/11/ 1393 پيشينة تاريخي رسالة في أغراض مابعدالطبيعة و تبيين معناي «غرض»: 90 در ميان آثار فلاسفة متقدم، اثري كه به طور اختصاصي در بردارندة اغراض كتاب مابعدالطبيعه باشد، يافت نميشود؛ اما آمونيوس هرمياس 91 فيلسوف بزرگ حوزة اسكندريه، داراي آثاري است كه تشابه بسیار با رسالة أغراض فارابي داشته و در آنها از معادل يوناني اصطلاح غرض استفاده شده است.
اما علاوه بر اين آثار كه به نظر ميرسد الهام بخش فارابي در نگارش رساله فی أغراض باشد، برتولاچي معتقد است كه مقدمة آمونيوس بر تفسير كتاب مابعدالطبيعه منبع مهمي براي نگارش رسالة فی أغراض بوده است 95 (Bertolacci, 2006: 80).
البته بايد توجه داشت كه آمونيوس تنها به ذكر اين اغراض اكتفا كرده و به بيان ارتباط ميان اين اغراض نميپردازد در حاليكه اين امر توسط فارابي در رسالة فی أغراض مد نظر بوده و او علاوه بر ذكر مطالب و مسائل كتاب مابعدالطبيعه، به تبيين دقيق ارتباط آنها نيز ميپردازد.
رسالة أغراض در منابع تاريخي قديميترين اثري كه به عنوان و محتواي اين رساله، اشاره داشته است، كتاب زندگي نامة خودنوشت ابنسيناست كه در حدود سال 421 هجري قمري يعني در حدود هشتاد و دو سال پس از وفات فارابي نگاشته شده (Gutas,1998: 145) و ابنسينا در آن از اين رساله با عنوان في أغراض ما بعد الطبيعة ياد كرده است (Avicenna, 1974: 34) علاوه بر اين اثر، هرچند كه كتب تاريخي همچون الفهرست (ابننديم،1381 :474) و التعريف بطبقات الأمم (اندلسي،1376: 222-224) و وفيات الأعيان (ابنخلكان، 1968، ج5 :154) با وجود ذكر نام فارابي و برخي از آثار وي به اين رساله اشارهاي نداشتهاند، 98 ولي نام اين رساله در برخي ديگر از كتب تاريخي ذكر شده است.