خلاصه ماشینی:
در بخش نخست،خلاصه پارهای از دیدگاهها چنین بود:بیکاری در جامعه ما حاصل ساختارهای اقتصادی حاکم بر جامعه است؛فضای بازدارنده کسب و کار نظیر قانون کار،رغبت به سرمایهگذاری را در کشور کاهش داده است؛قاچاق کالا اشتغال سالم را از بین برده است؛دولت در زمینه اشتغال و بیکاری به جای درمان ریشه،به درمان عارضه پرداخته است؛روند دولتسالاری در جامعه ما اجازه حل هیچ مشکلی را در چارچوب توسعه اقتصادی نمیدهد؛عمدهترین عوامل بیکاری عدم تعادل عرضه و تقاضای کار،به هم ریختن ترکیب جمعیتی و عدم هماهنگی بین توسعه اقتصادی و توسعه منابع انسانی است تا زمانی که برای توسعه اقتصادی برنامهریزی نشود،مشکل بیکاری حل نخواهد شد؛ریشهایترین مشکل بیکاری در عدم امنیت سرمایه است؛قوانین کشور ضد حرکت و ضد کار است؛و بالاخره برای بحث درباره سیاستهای دولت در زمینه اشتغال،باید برنامه سوم توسعه ملاک عمل قرار گیرد.
به طور خلاصه به منظور ایجاد اشتغال مولد و توسعه فرصتهای شغلی و کاهش میزان بیکاری در جامعه میتوان پیشنهادها و راهحلهایی را به این شرح مورد توجه قرار دارد: @استفاده از ظرفیتهای موجود و کارگاههای فعلی در کشور و افزایش ظرفیت آنها @کوچک کردن دولت و توسعه بخش خصوصی @تحول در نظام آموزش عالی و آموزش متناسب با نیاز بازار کار @توجه به ویژگیهای بازار کار در هرگونه سیاستگذاری و دادن منابع در زمینه اشتغال @توجه به برنامهریزی و فرهنگ برنامهریزی در نظام دولتی و کارآمدی نظام برنامهریزی کشور @کاهش هزینههای تولید و توجه به صنایع کوچک و کارا @افزایش فرهنگ کار و افزایش انگیزه کار در کشور و احترام به سرمایهگذاران و ایجادکنندگان شغل و فرصتهای شغلی @جلوگیری از قاچاق کالهای غیر ضرور و مصرفی @عدم مصرف کالاهای خارجی مصرفی توسط بخش دولتی و شرکتهای دولتی @توجه به اهداف برنامه در زمینه اشتغال و راهکارهای اعلام شده در برنامه @و بالاخره افزایش سرمایهگذاری و توجه به کارآیی سرمایهگذاری در کشور.