چکیده:
الگوی زندگی مومنانه در همه ابعاد سبک زندگی (نگرش، انگیزش، منش) تاثیرگذار است. در نظام اخلاق اسلامی، پیوند ناگسستنی میان رفتارهای دینی و صفات نفسانی (فضایل و رذایل) برقرار است. برخی از این صفات، تاثیرات مهمی بر انسان و ظهورات بیرونی وی دارد. بخل بهعنوان یکی از این رذایل اخلاقی، نگرش، انگیزش و رفتارهای فرد مبتلی را تغییر میدهد. این مسئله موجب تغییر سبک زندگی وی و فاصله گرفتن از شاخصهای سبک زندگی مومنانه میشود. در این مقاله برآنیم تا به روش اسنادی و کتابخانهای و با رویکرد سبک زندگی پیامدهای بخل را در سه سطح نگرش ـ شناخت، انگیزش ـ احساس، منش ـ رفتار بررسی کنیم. سوال اصلی این پژوهش این است که پیامدهای بخل در سبک زندگی دینی چیست؟ نگرش بدبینانه به خدا و آینده، جهل، احساسات ناسالم، اختلال در ارتباطات اجتماعی، تسهیلکننده رفتار ناصحیح، برخی از پیامدهای بخل در سبک زندگی فرد است.
A religious manner of life affects all aspects of outlook, emotion and character. As is understood by Islamic system of morality, there is an unavoidable connection between religious deeds and spiritual qualities. Some of the qualities are of important effects on human deeds. As one of these moral evils, parsimony changes one`s outlook, emotion and deeds and, therefore, turns his/her life style to a non religious style. In the paper it has been intended to study human life style with a document and library-based method consequents of parsimony in three levels of outlook-perception, emotion-sensation and character-deed. The question of the paper follows as: what may be counted as consequences of parsimony in religious life style? Pessimistic view to God and future, ignorance, unsafe sensations, disorder in social communications and supporting irrational deed may be regarded as the consequences of parsimony in one`s life style.
خلاصه ماشینی:
مسئله بخشش در نظامواره حیات دینی بسیار اهمیت دارد؛ زیرا علاوه بر اینکه مناسبات اجتماعی و رفتارهای میانفردی را تقویت میکند، باعث رشد و تعالی درونی فرد نیز میشود؛ اما بخل بهعنوان یک رذیلت اخلاقی جلوی عاملیت رشد و تعالی انسان را گرفته و رفتارهای میانفردی را نیز از هم گسسته و آغشته به سوءظن و بدگمانی میکند.
نزد عربها، پرداخت نکردن زیادی مال خود به سائل، بخل نامیده میشود (الفیومی، 1414: 1 / 36)؛ مشتقات بخل در قرآن کریم 12 بار به کار رفته است؛ ولی در آیات دیگری نیز واژهها و تعبیراتی مانند: شح (حشر / 9)، امساک (اسراء / 100)، قتر (اسراء / 100)، ضن (تکویر / 24)، هلع (معارج / 19)، بسته بودن دست به گردن (اسراء / 29) و منع خیر (ق / 25) بهکار رفته که به موضوع بخل اشاره داشته یا با آن در ارتباط است.
امام علی× نیز به این حقیقت اشاره کرده میفرماید: «الحرص و الشره و البخل نتیجة الجهل» (تمیمی آمدی، 1366: 292) در جای دیگر فرمود: «ما عقل من بخل بإحسانه؛ خردمند نیست کسی که از نیکی کردن بخل میورزد».
با توجه به این خصلت بخیل است که امام علی× به مالک دستور فرمود: «در مشورت خود انسان بخیل را دخالت مده که تو را از نیکی و بخشش باز داشته، از فقر و تنگدستی میترساند».
» امام علی× در این مورد چنین میفرماید: «البخیل یسمح من عرضه باکثر مما امسک من عرضه؛ (تمیمی آمدی، 1366: 292) بخیل آبروی خود را بیشتر از آنکه حفظ کند، از بین میبرد.
در متون دینی نیز به این حقیقت اشاره شده است: امام علی× فرمود: «من بخل بماله ذل».