چکیده:
در فرایند رشد اخلاقی میتوان دو نگاه را از هم متمایز کرد؛ نگاه روانشناختی و جامعهشناختی؛ در نوشتار حاضر تلاش بر آن است که با تلفیق هر دو نگاه، تاثیر یکی از نهادهای اجتماعی (پلیس، بهخصوص راهور) بر رشد اخلاقی افراد جامعه بررسی شود. از میان عناصر مختلف نظام راهنمایی و رانندگی، تنها به قوانین و مجریان (پلیس راهور) میپردازیم. دادههای این پژوهش با مطالعه میدانی و تجربههای زیسته پژوهشگر (بهعنوان شهروند و راننده) و نیز اسناد مربوط به قوانین راهنمایی و رانندگی به دست آمده است. برای تحلیل دادهها نیز از یافتههای روانشناختی بهره گرفته شده است. در این نوشتار نگاهی انتقادی خواهیم داشت و بیشتر بر جنبه مانعیت قوانین راهنمایی و رانندگی و رفتارهای پلیس برای رشد اخلاقی متمرکز خواهیم بود. ادعای این نوشتار این است که برخی قوانین راهنمایی و رانندگی و نیز رفتارهای پلیس، رشد اخلاقی افراد جامعه را مختل کرده و بهمثابه مانع رشد عمل میکند.
In moral growth two views may be disingushed: one is psychological and the other social: compiling the two views, the paper has tried to study the part of Traffic police on people`s morality. Among different elements of driving and traffic`s system, the study has centered on rules and traffic police. The findings have been attained through field study, searcher`s experiences and the rules of driving and traffic. And psychological findings have been used for analyzing. The nature of traffic rules and police`s deed have been critically studied. as is understood by the findings, some of the rules as well as police`s manner of deed act as an obstacle agains moral growth.
خلاصه ماشینی:
او معتقد بود تقویت یک متغیر عملکردی است نه یک متغیر یادگیری (هرگنهان، 1386: 360) برای اینکه فرایند یادگیری مشاهدهای اتفاق بیفتد، عناصری لازم است: توجه، یادداری، بازتولید حرکتی و انگیزشی (بندورا، 1372: 45 ـ 38) ولی نباید فراموش کرد که برای تقویت رفتار یاد گرفته شده، لازم نیست مستقیما خود شخص تقویت شود (پاداش دریافت کند)، بلکه میتوان از تقویت جانشینی برای انگیزش یادگیرنده استفاده کرد (همان: 108) یعنی همین که الگو به سبب رفتارش مورد تشویق و تقویت قرار گیرد، به مشاهدهکننده نیز انگیزه میبخشد که آن کار را تکرار کند.
به اظهار سردار مؤمنی جانشین وقت فرماندهی ناجا، این وظیفه افسر است که برای بازدید مدارک و نوشتن جریمه، به خودرو مورد نظر مراجعه کند، نه اینکه راننده پیاده شده و به سراغ افسر برود (بازدید سرزده از مأموران پلیس مستقر در جاده؛ تاریخ 27 / 7 / 1393) پیاژه این مسئله را تحت عنوان «مسئولیت جمعی» به خوبی بررسی کرده و شواهد تجربی جالبی از مصاحبه با کودکان میآورد که نشان میدهد اخلاق مبتنی بر اجبار چگونه به این تفکر دامن میزند که وقتی تخلفی صورت گرفته و متخلف در میان جمعی است و شناسایی او ممکن نیست، خوب است که همه جمع را مجازات کنیم تا حتما متخلف مجازات شود، ولو اینکه در جریان این مجازات چند بیگناه هم مجازات شوند.
نتیجه در این نوشتار تلاش شد برخی از ابعاد قوانین راهنمایی و رانندگی و نیز برخی از رفتارهای پلیس که به عنوان مانعی در مسیر رشد اخلاقی افراد جامعه قرار گرفت مورد تحلیل واقع شد.