چکیده:
جهان پیرامون شرکتهای تعاونی اعتباری با چنان سرعتی در حال تغییر و تحول است که درک ماهیت و دامنهء تغییرات آن بطور روزافزونی دشوار گردید است.بنابراین سازگاری و تطابق با این تغییرات نیز برای شرکتهای تعاونی اعتباری دشوار است.تحول جهان چگونه است؟تعاونیهای اعتباری با چه مشکلاتی دست به گریبانند؟اهداف جدید این تعاونیها در زمرهء چه اهدافی باید باشد؟این مقاله باید تا جائی به بحث در مورد این موارد بپردازد که قادر شود دورنمایی مناسب و ساختاری هدفمند را در قالب رهنمودهایی برای تعاونیها در هر کشوری ایجاد نماید.
خلاصه ماشینی:
"ج)در برخی از کشورها که افزایش تعداد تعاونیهای اعتباری با تغییرات تولید یا ساختار خدمات حمایتی همگام نبوده است، تعاونیها با توجه به موانع ایجاد شده از جانب نهادهای روستایی عملا با محدودیتهایی روبرو شدهاند،گاهی مواقع محدودیت ظرفیت نهادهای روستایی در جذب،استفاده،نظارت و استرداد به نحو بهینه از سرمایهء تعاونیها اعتباری را وادار ساخته است تا وجوه سرمایهگذاری خود را که با هدف گسترش تعاونیها در روستاها شکل گرفتهاند و این مهم از اولویت بالایی برخوردار بوده است به نقاطی از شهر انتقال دهند که از اولویت کمی برخوردار است.
توجه کافی باید به این حقیقت مبذول گردد که در بسیاری از کشورهای درحالتوسعه دولت در جهت اجرای برنامههای توسعه نقشی محوری به تعاونیها محول میکند و در این شرایط روند توسعه تقریبا همیشه با تغییرات ساختاری همراه است.
معمولا شرکتهای تعاونی با سازمانهای دولتی از طریق روشهای ذیل در ارتباط هستند: 1-تعاونیها و سازمانهای نیمهدولتی در ارتباط با برنامههای تثبیت قیمت محصولات کشاورزی توسط دولت 2-تعاونیهای اعتباری و بانک مرکزی؛با ایجاد الگوی جدید ارتباطی براساس حقوق تساوی 3-ممانعت از استیلای مقامات بالای دولت بر تعاونیها با وجود تضمین حمایت دولت از تعاونیها 4-تعاونیهای اعتباری و بانکهای بازرگانی بانکهای بازرگانی ملی 5-تعاونیها به عنوان بخش مهمی درر جهت توسعه بخش روستایی د)چالشهای موجود خارجی،تطابق (سازگاری)با بخش خصوصی.
اما آنچه که ذکر آن را از اهمیت برخوردار میکند آن است که تعدادی از این موارد در کنار یکدیگر نیازمند بررسی دقیق است و تدبیری مناسب جهت رفع تضاد بین آنها باید شکل گیرد تا شرایطی بهینه برای رشد تعاونیهای اعتباری برقرار گردد."