چکیده:
یکی از مهمترین مسائلی که به روابط میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه مربوط میگردد، برنامه هستهای ج.ا.ایران است. درک چگونگی رفتار روسیه در قبال پرونده هستهای ایران میتواند نقش مهمی در تصمیمگیری در این زمینه از جانب ایران ایفا کند. به نظر میرسد روسیه در روابط خود با ایران در زمینه برنامه هستهای همواره مواضع دوگانهای در پیش گرفته است؛ بدین صورت که در مواقعی با برنامه هستهای ایران همکاری کرده و در مواقعی نیز همگام با غرب در این مسیر کارشکنیهایی به عمل آورده است. هدف پژوهش تبیین این دوگانگی در رفتار روسیه است. نویسندگان این مقاله بر این نظرند که یک عامل مهم در همراهی روسیه با ایران، تکاپوهای هویتی روسیه و تلاش این کشور برای احیای غرور روسی است که در نتیجه سیاستهای غرب خدشهدار شده بود و در قالب نظریه سازهانگاری قابل درک است. همچنین کارشکنیهای این کشور در این مسیر نیز به دلیل رقابتهای ژئوپلتیک میان ایران و روسیه و هراس روسیه از تبدیل شدن ایران به یک رقیب جدی در مرزهای جنوبی خود است که در قالب نظریه ژئوپلتیک میگنجد. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است.
خلاصه ماشینی:
همچنـین کارشکنیهای این کشور در این مسیر نیز به دلیل رقابـت هـای ژئوپلتیـک میـان ایـران و روسـیه و هراس روسیه از تبدیل شدن ایران به یک رقیب جدی در مرزهای جنوبی خود است کـه در قالـب نظریه ژئوپلتیک میگنجد.
اما عملا آغاز برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران به دوران بعد از جنگ تحمیلی و دهـه ٩٠ مـیلادی برمـیگـردد کـه در ایـن مسیر به دلیل امتنـاع کشـورهای اروپـایی و غربـی در همکـاری هسـته ای بـا ایـران و لغـو یک جانبه قراردادهای همکاری هسته ای خود با این کشور که در زمان رژیـم پیشـین منعقـد شده بود، مقامات وقت کشورمان برای پیشرفت برنامه هسـته ای خـود همکـاریهـایی را بـا روسیه آغاز کردند که عمدتا به سـاخت نیروگـاه اختصـاص داشـت .
فرضیه این مقاله بدین گونه است که روسیه از یک سو به دلیل مباحث هویتی و مبارزه با یک جانبه گرایی غرب راه همکـاری را در قبال پرونده هسته ای ایران در پیش میگیرد و از سوی دیگر به واسطه رقابـت هـایی کـه در سطح منطقه با ایران دارد حاضر نیسـت برنامـه هسـته ای ایـن کشـور بـه سـرانجام برسـد.
نتیجه طبیعی این تلقی در عرصه سیاست خارجی یک کشور آن است که دولت ها بر اساس هویـت زمینـه منـد خود، جهان را برای خود میسازند و بر اساس آن دست به کنش مـیزننـد و در ایـن کـنش متقابل واقعیت نظام بین الملل را میسازد ولی متقابلا در رابطـه بـا آن سـاخته مـیشـوند و هویت آن ها دچار دگرگونی میشود (متقی و کاظمی، ٢٢٠-٢١٧).