چکیده:
در ظاهر برخی روایات، بهره مندی کامل زنان از موهبت عقل مورد تردید قرار گرفته و این سئوال اساسی را موجب گردیده که آیا در اندیشه معصومین (علیهم السلام) زن دارای نقیصه ذاتی در عقل است یا شرایط زمان و محیط تربیتی در این خصوص تاثیر دارد؟
از آن جا که کمال عقل از جمله شرایط احراز مسئولیت اخلاقی شمرده شده است، موضوع از آن جهت برای زنان اهمیت می یابد که شبهه بروز نقیصه عقلانی، مسئولیت اخلاقی ایشان را از اساس باطل می سازد. در این مقاله تلاش شده است با دسته بندی و تحلیل دقیق خانواده احادیث در مورد عقل و نیز بررسی مجموعه آیات و روایات در این خصوص و نیز بیان و نقد نظریات گوناگون در این زمینه، نظریه جامعی درباره عقل و طبعا مسئولیت اخلاقی ایشان ارایه شود.
تبیین کامل مفهوم عقل و تحلیل روایات معصومین (علیهم السلام) روشن می-سازد که زنان در مسئله عقل تفاوت ذاتی با مردان ندارند و تاثیر عوامل دیگری در این موضوع قابل بررسی است. زن به حکم برخورداری از روح انسانی، شرایط مسئولیت اخلاقی را دارد؛ هرچند باید با درک ماموریت های ویژه خود و ایجاد توازن میان نیروی تعقل و نعمت عاطفه و احساسات، شرایط را برای ایفای کامل مسئولیت های خویش فراهم آورد.
خلاصه ماشینی:
جایگاه عقل در مسئولیت اخلاقی زنان با تکیه به منابع روایی فهیمه فرهمندپور*، مرضیه معماری در ظاهر برخی روایات، بهرهمندی کامل زنان از موهبت عقل مورد تردید قرار گرفته و این سئوال اساسی را موجب گردیده که آیا در اندیشه معصومین (علیهم السلام) زن دارای نقیصه ذاتی در عقل است یا شرایط زمان و محیط تربیتی در این خصوص تأثیر دارد؟ از آنجا که کمال عقل از جمله شرایط احراز مسئولیت اخلاقی شمرده شده است ، موضوع از آن جهت برای زنان اهمیت مییابد که شبهه بروز نقیصه عقلانی، مسئولیت اخلاقی ایشان را از اساس باطل میسازد.
تبیین کامل مفهوم عقل و تحلیل روایات معصومین (علیهم السلام) روشن میسازد که زنان در مسئله عقل تفاوت ذاتی با مردان ندارند و تأثیر عوامل دیگری در این موضوع قابل بررسی است .
بنابراین از این منظر که وجود قوه تعقل یکی از شروط اساسی تعلق تکلیف و مسئولیت است و این شرایط برای انجام تکالیف عبادی و پذیرش مسئولیت های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی لازم شمرده میشود، پاسخگویی به شبهات عقل زن میتواند تعلق مسئولیت اخلاقی زنان را اثبات کند و قلمروی آن را تا عرصه های اجتماعی گسترش دهد.
کمال آدمی در تعادل بین نیروهای مقابل و خلقیات متزاحم وی حاصل میشود (رازی، بیتا: ٤١؛ عزیزیتهرانی، ١٣٧٨: ١٨) ولی میتوان حد اعتدال تعقل و عاطفه ورزی را به خاطر وظایف و اختیارات تکوینی و تشریعی، بر اساس جنسیت تعیین کرد؛ یعنی زنان با مدیریت عقل و عاطفه ، از یک طرف با بهره بردن از کارکردهای عقلانی، کامل ترین مسیر را برای وصول به اهداف، مسئولیت ها و اختیارات الهی و انسانی خویش برگزیده، مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و از سوی دیگر نسبت به وظایف جنسیتی خویش ، از عواطف بیشتری نسبت به مردان بهره جویند و صرفا به دلایل منطقی برای تنظیم روابط خانوادگی خویش بسنده نکنند.