چکیده:
در تاریخ اسلام سیاست نامهها و نامههای سیاسی از اهمیت ویژهای برخوردارند. چنانکه بین سه قرن اولیه هجرت نامههای بسیار مشهوری در این خصوص توسط امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر نخعی و طاهر بن حسین (ذوالیمینین) سردار معروف دولت عباسی به فرزندش عبدالله به نگارش در آمد. در این مقاله سعی شده این دو نامه که هر کدام به مثابهی نماینده شیوههای آداب ملکداری و نوع حکومتداری دو دولت علوی و خلفای عباسی است مورد مقایسه قرار گیرند. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نامهی امام علی (ع) از وسعت دید جامعهشناختی بیشتری برخوردار بوده زیرا برخی از اقشار اجتماعی مورد نگاه تیزبین آن حضرت قرار گرفته که در نامهی طاهر اصلا بدان اشاره نشده است. در اندیشهی امیرمؤمنان ( ع ) خدمت کارگزار، ضمن اجرای عدالت، برای جلب رضایت خداوند است. درحالیکه در نامه نمایندهی دولت عباسی فقط رضایت خلیفه شرط اصلی زمامداری بر مردم است.گرچه شباهتهایی بین دو نامه در نوع مشورت با افراد و کنترل کارگزاران مشاهده میشود.
In Islamic history، some important politics letters such as Imam Ali's letter to Malek Ashtar and Taher Zol - Yaminein's Advisory letter which remained till now have been written. This article is going to compare between these two letters and what can be understood from them regarding the ways of govern according to two ways of ruling i.e. Alavi government and Abbassi government. The result of this research indicates that Imam Ali has considered to some part of the society which ignored at Taher's letter. In Imam Ali's point of view the main goal for governor is establishing the justice and caching the God satisfaction. Wile، in Taher's letter what is important is only satisfaction of the Caliph. At last، it is possible to say that there are some similarities between them such as: consulting with people and controlling the functionary in deferent place of the territory.
خلاصه ماشینی:
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که نامهی امام علی (ع) از وسعت دید جامعهشناختی بیشتری برخوردار بوده زیرا برخی از اقشار اجتماعی مورد نگاه تیزبین آن حضرت قرار گرفته که در نامهی طاهر اصلا بدان اشاره نشده است.
(ابن خلدون،تاریخ ابن خلدون،1345، 2/458؛ اکبری،1384، 182؛ ابن طیفور،1968م، 18) دیگر اینکه به لحاظ محتوی گرچه در متن دو نامه شباهتهایی پیرامون شیوه کار دیده میشود و حتی این شبهه وجود دارد که احتمالا طاهر از نامه ی امام علی (ع) اطلاع داشته و از آن الگو گرفته است، ولی علیرغم آن، در متن این دو، اختلاف فکری بین نمایندگان (تفکر علوی و تفکر عباسی) کاملا مشهود است.
تفاوت دیدگاه امام علی (ع) با علی ابن الحسین (طاهر) درآن است که حاکم خراسان فقط برای خدمت به مردم ثواب فردی قائل است در حالی که حضرت علی(ع) اصالت را به مردم در امور دین، دنیا و حکومت میدهد؛ زیرا آنان ستونهای استوار دین، اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عمومی میباشند.
طاهر شاخصترین امتیازات مشورتکنندگان را آن میداند که طرف مشاوره از چنان شجاعتی برخوردار باشد که هیبت حاکم مانع گفتن عیب به او نشود ( طبری،بی تا، 6/ 5703) درحالیکه امام علی (ع) در شاخصهای مشورتکنندگان بر چند مورد تأکید مضاعف دارد که حاکم عباسی بدان توجهی نکرده است.
(طبری،بی تا، 6/ 5704) آنچه در نامه امام علی(ع) پیداست این است که آن حضرت بیشتر به جنبههای شخصی و تواناییهای منشیان تکیه دارد.