چکیده:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین تخصص صنعت حسابرس با ریسکپذیری شرکت و همچنین، نقش سرمایهگذاران نهادی بر رابطه بین آنها میپردازد. فرضیههای تحقیق با استفاده از نمونهای متشکل از 96 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با بهرهگیری از مدلهای رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک دادههای تلفیقی مورد آزمون قرار گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که با بکارگیری حسابرسان متخصص در صنعت، میزان ریسکپذیری شرکت افزایش مییابد. علاوه بر این، نتایج نشان میدهد که مالکیت سرمایه گذاران نهادی، رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و ریسک پذیری شرکت را تضعیف میکند. یافتههای تحقیق ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، میتواند برای سرمایهگذاران، سازمان بورس اوراق بهادار و سایر ذینفعان اطلاعات حسابداری در امر تصمیمگیری راهگشا باشد.
This paper is concerned with investigating the relationship between the auditor industry specialization and the corporate risk-taking as well as the effect of institutional investors on them. By having sampled a number of 96 firms listed in Tehran Stock Exchange, this research designs the hypotheses and then tests them using multivariate regression model based on panel data technique. The findings indicate that employing industry specialist auditors can enhance the corporate risk-taking. Moreover, the results reveal that institutional investors’ ownership weakens the association between the auditor industry specialization and the corporate risk-taking. The findings of this study not only fill the research gaps, but also open new horizons to investors, Stock Exchange and other stakeholders in decision-making processes.
خلاصه ماشینی:
از اين رو، در اين پژوهش سعي بر آن است که رابطه بين تخصص صنعت حسابرس با ريسک پذيري شرکت و همچنين اثر تعديل کنندگي مالکيت سرمايه گذاران نهادي به عنوان يکي از مکانيزم هاي نظارتي بر اين رابطه ، مورد بررسي قرار گيرد.
پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٤/ تابستان ١٣٩٦ ٢-٢-کيفيت حسابرسي، سرمايه گذاران نهادي و نظارت شرکت در صورت وجود مکانيزم هاي نظارتي قوي، هزينه هاي نمايندگي بين مديران و مالکان کاهش يافته و مديران ترغيب ميشوند تا در تمامي پروژه هاي با خالص ارزش فعلي مثبت سرمايه گذاري نمايند (افزايش ريسک پذيري شرکت ).
اسماعيل زاده مقري و همکاران پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٤/ تابستان ١٣٩٦ (١٣٩٤) تأثير تعديل کنندگي ساختار مالکيت شامل مالکيت نهادي، مالکيت شرکتي و مالکيت مديريتي بر رابطه بين جريان وجوه نقد آزاد و استفاده بهينه از داراييها را براي نمونه اي از ٨٥ شرکت پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسي نمودند.
بر اين اساس ، انتظار ميرود که رابطه پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٤/ تابستان ١٣٩٦ بين تخصص صنعت حسابرس و ريسک پذيري شرکت در شرکت هاي با ميزان مالکيت بالاتر سرمايه گذاران نهادي، ضعيف تر باشد (کاري و همکاران ٢٠٠٠،٤١،٢٩؛ هاسچر و سيوي،٢٠١٤،٦٠١).
در خصوص تأييد يکي از دو فرضيه رقيب (فرضيه جايگزيني و فرضيه مکمل ) پيرامون تأثير مالکيت سرمايه گذاران نهادي بر رابطه بين بکارگيري حسابرسان متخصص صنعت و ريسک پذيري شرکت نيز بايد اذعان نمود که نتايج پژوهش حاضر پژوهش هاي حسابداري مالي و حسابرسي شماره ٣٤/ تابستان ١٣٩٦ با فرضيه جايگزيني همخواني بيشتري دارد.