چکیده:
این مقاله کوشیده است تا شواهدی تجربی بر رد تز پایان تاریخ فوکویاما و تز برخورد تمدنهای هانتینگتون ارایه کند. راه زیادی در پیش است تا کشورها به سطح یکسانی از توسعه اقتصادی، رفاه اجتماعی، آزادیهای مدنی و نظامهای ارزشی نایل شوند. در نتیجه، ظاهرا جهان تا پایان تاریخ، فاصله بسیاری در پیش دارد. به نظر میآید در تحقیقات بینالمللی تطبیقی، هنوز کشور، واحد تحلیل بهتری برای تبیین نگرشهای فردی است. شواهد تجربی، همگنی درونی «تمدنها» را زیر سؤال میبرند.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین، تحلیل مقایسهای ارزشهای مهاجران با ارزشهای افراد مقیم در کشورهای مبدأ و نیز با ارزشهای اسپانیاییها، در برگیرنده متغیرهای زیر است: رفاه فردی: خوشبختی و رضایت از زندگی؛ سرمایه اجتماعی: آزادی در انتخاب و کنترل بر زندگی خویش، و اعتماد بین فردی؛ حمایت از دموکراسی: نظر افراد دربارة میزان خوب یا بد بودن «داشتن حکومتی مبتنی بر رهبری قوی، تصمیمات صاحبان تخصص، ارتش یا نظام دموکراتیک»؛ دینداری: اهمیت خدا در زندگی فرد و احساس آرامش با دین؛ نقش زنان: نظر افراد در مورد اینکه «زنان برای رضایتمندی لازم است صاحب فرزند شوند»؛ ارزشهای پسامادیگرایانه یا پسامدرن: تفاوت درصد کسانی که بر حسب مقیاس ارزشی چهارگویهای انگلهارت، در دسته افراد پسامادیگرا یا مادیگرا قرار گرفتهاند.
جدول SEQ جدول \* ARABIC 6 : تبیین ارزشهای اجتماعی و سیاسی بر حسب گروههای متغیرهای کنترلی، مهاجران به اسپانیا و افراد مقیم در سه منطقه جهان با وجود اینکه مسلمان‑عربها(عمدتا مراکشیها)، نسبت به اقوام مسلمان اعتماد بین فردی کمتر و موافقت کمتری با نیاز زنان به داشتن بچه نشان میدهند و در زندگی خود اهمیت کمتری برای خدا قایلند، نسبت به اتباع هموطن خود از زندگی رضایت بیشتری دارند و حمایت بیشتری از رهبری قوی مینمایند.
(2001) “Public Support for Democratic Institutions: A Global Perspective,” report prepared for Fundación para las Relaciones Internacionales y el Diálogo Exterior(FRIDE), Madrid."