چکیده:
در سدههای سوم تا ششم قمری/نهم تا دوازدهم میلادی، صنایع نیشابور همپاﻳﮥ کشاورزی و تجارت آن رونق بسزایی داشت. برای آگاهی از شمار، کیفیت و دگرگونی این صنایع باید از دو دسته آثار بهره برد: منابع مکتوب و کشفیات باستانشناسی از محوطههای تاریخی نیشابور. اطلاعات بهدستآمده از هریک از این دو دسته، بهصورت جداگانه، تنها زوایای محدودی از صنایع این شهر را روشن میکند و ﺗﻜﻴﮥ جداگانه بر آنها، پژوهش دربارﮤ این موضوع را بیثمر و ناقص خواهد کرد؛ اما با قرارگرفتن اطلاعات آن دو دسته در کنار یکدیگر و یکپارچهشدن آنها، بخش چشمگیری از خلأ اطلاعاتی هریک دراینباره مرتفع میشود. مقاﻟﮥ حاضر با تکیهبر روش توصیفیتحلیلی و برپاﻳﮥ تلفیق اطلاعات یادشده، میکوشد پس از معرفی صنایع مهم نیشابور در این دوره، زمان رونق و رکود آنها را بررسی کند. یافتهها نشان میدهد بافندگی، سفالگری، فلزکاری و شیشهگری بهترتیب مهمترین صنایع نیشابور در این دوره بوده است و سدههای سوم تا پنجم قمری و سدة ششم قمری، بهویژه ﻧﻴﻤﮥ دوم آن، بهترتیب اوج رونق و رکود نسبی صنعت در این شهر بوده است.
In harmony with Nishapur's agriculture and trade throughout the 3rd to 6th centuries AH، its industries enjoyed considerable prosperity. For knowing the number، quality، and development of these industries، we can benefit from the two categories of works: literary sources and archaeological discoveries of historical sites of Nishapur. The information obtained from each of these two categories، individually، will only clarify the limited angles of the city's industries، and a separate piece of them will render the research about this issue fruitless and incomplete. But، with integrating the data obtained from both، a significant part of the information gap of each one is eliminated. After the introduction of Nishapur’s important industries in this period، this paper attempts، with using descriptive-analytical methods and combining both information، to study boom and recession of them in Nishapur. Results indicated that knitting، pottery، metalworking and glassblowing were، respectively، the most important industries of Nishapur in this period. The third to sixth centuries، especially the second half of the sixth century، respectively، were the peak of the industrial boom and the relative decline of the city.
خلاصه ماشینی:
یافتهها نشان میدهد بافندگی، سفالگری، فلزکاری و شیشهگری بهترتیب مهمترین صنایع نیشابور در این دوره بوده است و سدههای سوم تا پنجم قمری و سدة ششم قمری، بهویژه ﻧﻴﻤﮥ دوم آن، بهترتیب اوج رونق و رکود نسبی صنعت در این شهر بوده است.
دورة سلجوقی اوج این صنعت دانسته شده است (نکـ : محمدحسن، 1366: 227، 231ـ233)؛2 اما نبود منابعی از نوع منابع جغرافیایی سدة چهارم قمری، آگاهییافتن از چگونگی این صنعت در خراسان در سدههای پنجم و ششم قمری را مانع میشود.
همچنین در نیشابور سدة پنجم قمری شغلی به نام «سکاک» ذکر شده است (نکـ : فارسی، 1362: 280) که با توجه به مفهوم «سکه»،36 شاید چنانکه سیوطی معتقد است، به ساخت قالب ضرب سکه (سیوطی، بیتا: 137) یا شیئی آهنی مانند میخ، خیش و زره مربوط میشده است.
بااینهمه، او از کیفیت اشیاء شیشهای بهدستآمده به این نتیجه رسیده است که در سدههای سوم و چهارم قمری، در نیشابور و شاید دیگر مناطق خراسان، صنعت شیشهگری بسیار پیشرفتهای وجود داشته است.
باوجوداین، چنانکه گفته شد، برپایة اشیاء شیشهای کشفشده در نیشابور، بهطور کلی این امکان وجود دارد که از رونق صنعت شیشهگری در این شهر و بهاحتمال، دیگر شهرهای خراسان در سدههای سوم و چهارم قمری سخن بگوییم.
منابع مکتوب کهن نیز از وجود صنعت شیشهگری و تجارت آن در نیشابور در سدههای چهارم و پنجم قمری حکایت کردهاند که شاید تاحدودی نشاندهندﮤ رونق آن در این شهر در این دو سده باشد.
تعلق او به سدة پنجم قمری دستکم ﺗﺄییدکنندة آن است که کیفیت اشیاء شیشهای نیشابور در این سده نیز همانند سدههای سوم و چهارم قمری بوده است.