چکیده:
در این نوشتار، آموزه بداء از دیدگاه نصوص وحیانی و مکاتب فلسفی بررسی می شود. اهمیت عقیده به بداء، ادله قرآنی بداء، تعریف بداء، نظریه نسخ در وقوع بداء، علم الهی در بحث بداء، ارتباط دعا با بداء، ظهور سعه قدرت الهی در آموزه بداء؛ محورهای این پژوهش تطبیقی هستند. در بخش فلسفی عمدتا دیدگاه های صدرالمتالهین، ملا هادی سبزواری و میر داماد بررسی می شود. نگارنده همچنین سخنی از آیت الله خویی در نقد نظریه فلسفی در باب علم الهی آورده است.
کلیدواژگان:
خلاصه ماشینی:
"به عنوان نمونه به این دعا از امام / صادق بنگریم که در یکی از بهترین مظان استجابت دعا یعنی بین نماز مغرب و عشا، آن هم در جایگاه خواسته ای مهم مانند حسن فرجام به درگاه الهی عرضه میدارد: «إن کان عندک فی أم الکتاب أنی شقی أو محروم أو مقتر علی رزقی ، فامح من أم الکتاب شقائی و / حرمانی و إقتار رزقی ، و اکتبنی عندک سعیدا موفقا للخیر، موسعا علی رزقک، فإنک قلت فی کتابک المنزل علی نبیک المرسل صلواتک علیه و آله : یمحوا الله ما یشاء و یثبت و عنده أم الکتاب »)طوسی، تهذیب ، ج ٣، ص ٧٣( این آیه شریفه جنبه های دیگری دارد که علم الهدی (١٤٣٣ ق ، ص ١٨١ – ١٩٧) بیان کرده است .
(شرح اصول الکافی ج ٤، ص ١٩٠-١٩١) او پس از آنکه مسئله بداء را از ناحیه حق و عالم امر و قضای کلی الهی منصرف نمود و جایگاه وقوع آن را در قلوب ملائکه عماله معین نمود و مشخص کرد که وقوع تغییر در این قلوب و الواح ، متضمن اشکالی فلسفی نیست ، بیان میدارد که در هنگام وقوع بداء، وقتی نبی یا وصی به این نفوس عالی و الواح قدری متصل میشود و وحی و کتابت الهی منتقش در آن / / را قرائت میکند، پس اگر آن را برای مردم بازگوید، از آنجا که بر اساس شهودی کشفی و یقینی بوده است ، کلام او حق و صدق است ."