چکیده:
بررسی و تحلیل آموزه های دینی در قالب نماد نشان دادن معنا و عمق آن هاست. هدف مقاله حاضر، بیان یک رابطه معنادار در مناسبات انسانی و در حوزه زوجیت در زبان نماد یا رمز است. معنای آموزه های دینی در قالب نماد یا رمز در ساختاری معرفت شناختی، هستی شناختی و درنهایت انسان شناختی خصوصا درمورد زوجیت و نکاح و توابع آن مسئله اصلی این مقاله است.
این مقاله با رویکردی سمانتیکی و از طریق بررسی اسناد مکتوب به روش کتابخانه ای به بررسی مسئله پژوهش پرداخته است. روی آورد مقاله درون دینی و مسئله اصلی و مسائل فرعی آن برمبنای تحلیل فلسفی، عرفانی، متون تفسیری و روایی، و به لحاظ تبارشناسی چندتباری است.
نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد توضیح و تبیین آموزه های دینی در قالب نماد یا رمز در کشف رابطه معنادار میان اجزای دین می تواند بسیار موثر افتد. همچنین یافته های مقاله نشان داد از نظر عارفان بزرگی چون ابن عربی و قیصری و برخی دیگر از حکیمان الهی زوجیت و نکاح در تجلی حق، نمادی از اسماءالله در عالم ناسوت است که کشف روابط آن ها می تواند به زندگی مشترک معنایی الهی ببخشد.
خلاصه ماشینی:
مسئلۀ اصلی این است که تفسیر آموزه های دینی در قالب نماد یا رمز از کدام ضرورت معرفت شناختی، هستیشناختی و درنهایت انسان شناختی برمیخیزد و چگونه به فهم دقیق و عمیق دین میانجامد؟ در منظومۀ معرفت دینی، نگاه نمادین به زوجیت و نکاح علاوه بر معنا بخشیدن به افعال انسان به مثابۀ فعلی برخاسته از دین و باورهای دینی، چه نقشی در تبیین سازگاری (consistency ( دین در اجزای خود ایفا میکند؟ با این ملاحظه که اساسا آموزه های دینی در قوس صعود انسان معنا مییابند؛ حال آنکه ، زوجیت - از منظر عموم مردم - به حیثیت دنیوی انسان مربوط است .
به لحاظ تبارشناسی، مسائل این پژوهش به اعتبار داشتن روشی عقلانی و ارتباطی که عالم با خدا در ساختاری جهان شناختی پیدا میکند، به حکمت اسلامی و فلسفه متعالیه مربوط میشود و موضوع کاوش حکیم و فیلسوف الهی است و به اعتبار تلاش برای فهم منظوم و منسجم دین و قابل دفاع کردن آن در ساختاری فهم پذیر درمقابل نظریه های مخالف ، موضوع تحقیق متکلم است و از منظر بررسی تجلی عالم از اسما و صفات حق متعال و یافتن رابطه این موضوع با اسما و صفات خدای سبحان در حوزة عرفان نظری تأمل پذیر بوده و موضوع تحقیق عارف است ؛ و در نهایت ، به اعتبار تحلیل معنای زندگی در روابط انسانی از مسائل فلسفۀ معاصر و موضوع مورد کاوش هر فیلسوف خواهد بود.