چکیده:
نگارندگان این مقاله تلاش کردهاند براساس روش تحقیق کتابخانهای مبتنی بر نظریههای
معناگرایی و ساختارگرایی، گزارشی از سیر تاریخی تکامل ساختمان فعل مرکب را از گذشته تا
امروز ارائه و مورد نقد و بررسی قراردهند. این پژوهش نشان میدهد که هرچه از آغاز تدوین
کتابهای دستوری و توجه علمی به مقوله افعال، فاصله میگیریم و به امروز میرسیم،
و راههای تشخیص آن تکامل بیشتری مییابد و مشخص میشود که در » ساختمان فعل مرکب «
این مبحث، همواره باید به مفاهیم ساختواژی، نحوی ومعنایی، توامان نگریسته شود. بر این
فعلی است که از دوجزن )اسم یا صفت + همکرد( تشکیل شده است که « اساس فعل مرکب
در مجموع یک معنی دارد و در جمله نقش اسناد را به عهده دارد و گسترش پذیری مانع
». مرکب بودن آنها نیست
خلاصه ماشینی:
"مشکوه الدینی میگوید که زبانشناسی و دستور، شاخه هایی از دانش است که به شناخت و بررسی واقعیت ها و قواعد حاکم بر زبان میپردازد و دستور (گرامر) بخشی از زبانشناسی است که درباره ساختمان آوایی، صرفی و نحوی و معنایی زبان بحث میکند (مهرآوران ، ١٣٨٨ : ١٢٨)؛ به این ترتیب اگر در بررسی کتابهای زبانشناسی و دستور، این اصل را، که «دستور بخشی از زبانشناسی است »، مد نظر قرار دهیم به این واقعیت دست مییابیم که مرز مشخصی بین این دو وجود ندارد؛ زیرا بررسی کتابهای زبانشناسی و دستور نشان میدهد که اغلب آنها حوزه های مشترکی دارند؛ مثلا در مقوله فعل مرکب ، دستوریان و زبانشناسان با اینکه سعی کرده اند از نظرگاه خود به بحث درساختمان آن بپردازند از حوزه خود گام فراتر نهاده و این دسته بندی را به هم ریخته اند.
دوم اینکه برخلاف آنچه درمقوله های دیگر دستور مثل اسم مرکب و صفت مرکب مشاهده میکنیم که بین اجزای آنها نمیتوان جزء دیگری افزود در میان اجزای برخی از افعال مرکب میتوان اجزای دیگری آورد بدون اینکه به مرکب بودن فعل خللی برسد؛ به عبارت دیگر گسترش پذیری از ویژگیهای برخی از افعال مرکب است ؛ چنانکه در این بیت حافظ با اینکه بین اجزای فعل مرکب (طلب کردن ) فاصله افتاده یا به عبارت دیگر گسترش پذیرفته ، اما فعل همچنان مرکب است : گوهری کز صدف کون و مکان بیرون بود طلب از گمشدگان لب دریا می کرد سوم اینکه در افعال مرکب ، جزء فعلی یا همکرد، فعلی است که در غیر معنای اصلی خود به کار میرود و ضمن تقویت بار معنایی جزء دیگر، وظیفه صرف فعل را به عهده دارد."