چکیده:
چهره آژیدهاک - ضحاک هم در حماسه ملی ایران و هم در سنّت زرتشتی طرح و معرفی شده
است، امّا در این معرفی، برای وی چنان ویژگی هایی طرح شده که باعث سردرگمی محققان امروزی
شده است. تاکنون آثاری چند در باب شناخت شخصیت واقعی ضحاک و دوران تسلط وی بر ایران
نوشته شده است. نویسندة حاضر با پیشنهاد رویکردی تمثیلی که در یکی دو جستار دیگر خود نیز
به کار بسته، تلاش نموده از لابلای داستانها و روایات مختلف اساطیری، دینی و حماسی و تطبیق
آنها با گزارش های تاریخی و باستان شناسی، پرتوی بر شخصیت واقعی آژیدهاک - ضحاک بیفکند.
نتایج تحقی بر آن است که نام آژیدهاک - ضحاک، با این شیوه تمثیلی، به دلایلی گوناگون و در
دوره های متعدد برای شخصیت های مختلفی به کار رفته است؛ وجه غالب مشترک در میان این
شخصیتهای مختلف، جنبه اهریمنی و زیانرسانی آنها در نزد سازندگان و به کار برندگان تمثیل
بوده است.
خلاصه ماشینی:
در دنیای واقعی، کدام منتقد خردگرایی میتواند تصور کند که حتی در گذشتۀ ماقبل تاریخ، هرگز یک مار واقعی (با فرض این که چنین مخلوقی وجود داشته است) میتوانسته به عنوان شاه ایران بر تخت بنشیند؟ بنابراین باید بتوان در نظریات و اعتقادات شک و تردید روا داشت تا همه چیز از طریق تجزیه و تحلیل منطقی و عقلانی روشن گردد.
پس آیا این که نام آن مار قدیمی، آژیدهاک - یا به عبارت دقیقتر فیلماهی غولپیکر- به آستیاگ نسبت داده شده باشد خیلی نامحتمل و بعید است؟ همچنین این که داستان رشد مارها [بر شانۀ ضحاک] و بهرهگیری از مغز جوانان، برخی گزارشهای جانبی را نمایش میدهد که با آنچه هرودوت تحت عنوان بزم هارپاگوس روایت کرده، مشابه است.
با این همه، لازم است در نظر بگیریم که آیا تمثیل یک فیلماهی عظیمالجثه پیوند قابل تشخیص دیگری با هیئت آستیاگ دارد یا خیر؟ آیا تناسبش تنها در شباهت نامهاست یا ارتباط دیگری نیز وجود دارد؟ اگرچه میدانیم که پایتخت آستیاگ در همدان قرار داشت که در واقع از خزر خیلی دور بود، اما کشف سالهای اخیر در مارلیک در محدودۀ البرز از یک مقبرۀ سلطنتی بسیار باشکوه و جلال،29 ما را وامیدارد تا یک بار دیگر اهمیت آن ناحیه را در نظر بگیریم.
اما وی اینها را به عنوان شواهدی برای اساطیر طبیعت تفسیر میکند و میگوید: "L'histoire de Dahaka est un debris de Pancienne mythologie naturaliste, evhemerisee au cours des temps" «داستان ضحاک خردهریزی باقی مانده از اساطیر طبیعتگرای پیشین است که در گذر زمان مشمول تحول شده است».