چکیده:
تحولات سریع در دنیای امروز امکان تحقق برنامه های بلندمدت را بدون بازنگری مستمر ناممکن ساخته است. علاوه بر این، امکانات، توانایی ها و اولویت های جامعه ی شهری مرتبا در حال تغییر است. بنابراین درک وضعیت کاربری های مختلف شهری و تعیین میزان کمبود و عدم تعادل در سطوح مختلف منطقه ای، به عنوان ضرورتی اجتناب پذیر مطرح می شود. در این راستا از میان کاربری های مختلف شهری، کاربری-های فرهنگی – تفریحی به دلیل نقشی که در غنای فرهنگی جوامع شهری و روح و روان شهروندان دارند، الزامات خاص خود را می طلبند و از اهمیت شایانی برخوردارند. بنابراین آگاهی از وضعیت آنها جهت برنامه ریزی و مدیریت این فضاها، امری ضروری است.
با این اوصاف این مقاله می کوشد با استفاده از مدل تغییر سهم2، تغییرات سطح و سرانه ی کاربری های فرهنگی- تفریحی مناطق یازده گانه ی شهر اصفهان را به تفکیک با سطح و سرانه کاربری های مذکور در شهر اصفهان بین دو دوره ی تهیه ی طرح تفصیلی (1375) و تهیه ی طرح بازنگری (سال 1384) مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داده و سپس با درک میزان اختلاف و عدم تعادل مابین مناطق به عنوان سطح خرد مطالعات و شهر اصفهان ( به عنوان سطح مرجع مطالعات)، راهکارها و پیشنهاداتی را در راستای برقراری توازن و تعادل منطقه ای با استفاده از فن آوری های نوین ارتباطی و تاثیر آن بر تعادل بخشی توسعه ی منطقه ای ارایه نماید.
نتایج مطالعات نشان می دهد که از یک سو بین مناطق یازده گانه ی شهر اصفهان ازنظر میزان سطح و سرانه ی کاربری ها اختلاف قابل ملاحظه ای وجود دارد و از سوی دیگر این اختلاف بین مناطق به صورت خرد و شهر اصفهان به عنوان مرجع از شدت بیشتری برخوردار است.