چکیده:
یدانیم تاثیرگذارترین فیلسوفان شرق و غرب در قرون اخیر به ترتیب ملاصدرای شیرازی و کانت فیلسوف مشهور آلمانی است، طوری که در هر حوزه، اکثر قریب به اتفاق فیلسوفان متاخر، یا در مسیر شرح یا در طریق نقد بخشی از آثار و افکار ایشان قلم زده اند. هر یک از این دو فیلسوف برای خود اصول و اصطلاحات ویژه ای داشته اند که بعضی از آنها قابلیت مقایسه با یکدیگر را دارند. نوشتار پیش رو دنبال مقایسه «وجود و ماهیت» صدرایی با «نومن و فنومن» کانتی است. در این خصوص، ابتدا سه تفسیر از هر یک از این زوج مفاهیم ارائه گردیده و سپس شباهت ها و تفاوت های آنها مورد بحث قرار گرفته است. در ضمن بیان تفسیرهای گونه گون از وجود و ماهیت صدرایی، به اقسام حیثیت تقییدیه توجه ویژهای شده و
پیرامون تفاسیر متعدد از نومن و فنومن کانتی، بر دو نگاه معرفتشناسانه و روان شناسانه تاکید رفته است.
خلاصه ماشینی:
صدرا در این باره میگوید: همۀ وجودات امکانی و انیات ارتباطی تعلقی، اعتبارات و شؤون واجب الوجود و اشعه و ظلال نور قیومیاند که هیچ هویت مستقلی ندارند و نمی توان آنها را ذواتی منحاز و انیاتی مستقل لحاظ نمود، چون تابعیت و تعلق به غیر و فقر و نیاز، عین حقایق آنها است ، نه آنکه به ازاء شؤون واجب ، واجد حقایقی بوده و تعلق به غیر و فقر و نیاز، بر آنها عارض شده باشد، بلکه آنها در ذات خود، فقر محض و نفس تعلق اند؛ فقط یک حقیقت (ذات ربوبی) وجود دارد و غیر او، شؤون ، حیثیات ، اطوار، پرتوهای نور، سایه های روشنایی و تجلیات ذات اویند: کل ما فی الکون وهم أو خیال أو عکوس أو مرایا أو ظلال (ملاصدرا، الأسفار الأربعـة ، ج ١، ص ٤٧) کوتاه سخن آنکه ، قرائات مختلف از وجود و ماهیت صدرایی از این قرار است : الف .
مقایسۀ اختصاصی بین تفسیر الف و تفسیر C از آنجا که در تفسیر الف ، ماهیت از متن حصه های وجودی انتزاع میشود، میتوان شباهت قابل توجهی بین این دیدگاه با تفسیر روان شناسانه از کانت یافت ، چه از منظر کانت نیز دستگاه ادراکی ما از متن خارج ، در قالب شهودهای پیشین خود تصویرسازی میکند، با این تفاوت که در نظام صدرائی چنین انتزاعی واجد نفس الامر است ، اما در دستگاه کانتی ـ اگر نگوئیم تصریح به خلاف ، متعین است ـ تصریحی به وجود نفس الامر یافت نمیشود.