چکیده:
شناخت اندیشههای منطقی، فخرالدین محمد رازی، در فهم آرای منطقدانان قرن هفتم و هشتم، اهمیت بهسزایی دارد. نقش او در رشد و بالندگی منطقنگاری دوبخشی مکتب منطقی سینوی و طرح چالشهای نوین در این دانش، انکارناپذیر است. مرکبانگاری تصدیق، بدیهیانگاری همه تصورات، بسط و توسعه انواع تعریف و رویکرد خاص به تعریف اسمی، تلازم طرفینی دلالت مطابقه و التزام، انواع ششگانه کلی و اعرفیت آن نسبت به جزئی، حمل ناپذیری مفهوم جزئی، دیدگاه حداقلگرایانه در شرائط تناقض میان قضایا، تمایز میان قضیه حقیقیه و خارجیه، جهت در شرطیات ، شرایط انتاج و حکم انتاج شکل چهارم قیاس اقترانی از آرای منطقی فخررازی است که ما در این نوشتار به ذکر و بررسی آنها می پردازیم
خلاصه ماشینی:
مرکب انگاري تصديق ، بديهيانگاري همۀ تصورات، بسـط و توسـعۀ انواع تعريف و رويکرد خاص به تعريف اسمي، تلازم طرفيني دلالت مطابقه والتزام، انواع ششگانۀ کلـي و اعرفيت آن نسبت به جزئي، حمل ناپذيري مفهوم جزئي، ديدگاه حداقل گرايانـه در شـرائط تنـاقض ميـان قضايا، تمايز ميان قضيۀ حقيقيه و خارجيه ، جهت در شـرطيات، شـرايط انتـاج و حکـم انتـاج شـکل چهارم قياس اقتراني از آراي منطقي فخررازي است که ما در اين نوشتار به ذکر و بررسـي آنهـا ميپردازيم .
١ او آراء متعددي در علم منطق دارد که مهم ترين آنهـا عبارتنـد از: مرکـب انگـاري تصـديق ، بديهيانگاري همۀ تصورات، بسط و توسعۀ انواع تعريف و رويکرد خاص بـه تعريـف اسـمي، تلازم طرفيني دلالت مطابقه والتزام، انواع شش گانۀ کلي و اعرفيـت آن نسـبت بـه جزئـي، حمل ناپذيري مفهوم جزئي، ارجاء وحدات ثمانيه در شرايط تناقض به دو يا سه وحدت، تمـايز ميان قضيۀ حقيقيه و خارجيه ، جهت در شرطيات، شرايط انتاج و حکم انتاج شکل چهارم قياس اقتراني، که ذکر و بررسي آنها، موضوع اين مقاله را تشکيل ميدهد.
ابو البرکات بغدادي حد مورد نظر منطق دانان را به حد اسمي و مفهومي تنزل داده و از نظر ابن سينا در مورد صعوبت دست يابي به حدود اشياء انتقاد ميکند؛ اما فخرارزي، حد حقيقي را مغاير با حد اسمي و مفهومي دانسته و ميگويد: اگر هدف از تعريف ، تفصيل مدلول اسم باشد، سهل الوصول است ولي اگر هدف از تعريف ، شناخت حقيقت و ذات ماهيات موجود باشد حق به جانب ابن سينا است (بغدادي، ١٣٧٣ش ، ج١، ص٦٩-٦٤؛ فخررازي، ١٣٨١ش ، ص١١٨).