چکیده:
نظریه نقادانه کریستوا تحت اصطلاح معناکاوی یا تحلیل معنایی (semanalysis) را می توان تلفیقی از دو حوزه نشانه شناسی و روانکاوی تفسیر کرد. این نظریه که چارچوب عمده نقدها و دیگر آرای او بویژه در مورد سوژه سخنگو را شکل می دهد، از حوزه های گوناگون دانش از جمله نشانه شنلسی و روانکاوی وام می گیرد، اما با وارد ساختن اصلاحاتی بر هر یک از آنها حاصل شده است. همچنین این نظریه می تواند کلید راهیابی به اندیشه های کریستوا به عنوان فیلسوفی پساساختارگرا بویژه در تحلیل های او در مینه هنر و ادبیات باشد. مقاله پیش رو نیز به این مسئله می پردازد که کریستوا چگونه این دو دانش را در نظریه تحلیل معنایی خود بویژه در حوزه هنر و ادبیات تلفیق می کند. اگر نظم نمادین زبان را با خودآگاهی یکی بگیریم، می توانیم امر نشانه شناختی یا کورا را ناخودآگاه زبان بدانیم. بدین ترتیب کریستوا با تلقی تازه خود از نشانه شناسی که متفاوت از مفهوم و معنای استاندارد آن به عنوان علم نشانه ها و یا نظام نشانه ای است، میان نشانه شناسی و روانکاوی ارتباط برقرار می سازد و سعی دارد نظریه ای بر این پایه برای معناداری بویژه در هنر و ادبیات تدارک ببیند. نفوذ امر نشانه شناختی به درون زبان همانا بازگشت زبان سرکوب شده است. امر نشانه شناختی پیوسته به ساختار نمادین معنا نفوذ می کند و بنابراین سیالیت و عدم تجانس را از نو در سوژه ی سخنگو/نویسنده بر پا می سازد . همچنین امر نشانه شناختی، فرآیند آفرینش را از نو احیا می کند و «پیش شرط اساسی» نظم نمادین است.
خلاصه ماشینی:
"بدین ترتیب کریستوا با تلقی تازه خود از نشانه شناسی که متفاوت از مفهوم و معنای استاندارد آن به عنوان علم نشانه ها و یا نظام نشانه ای است ، میان نشانه شناسی و روانکاوی ارتباط برقرار میسازد و سعی دارد نظریه ای بر این پایه برای معناداری بویژه در هنر و ادبیات تدارک ببیند.
کریستوا به تبع جریان ساختارگرایی، طی آثار خود در این دوره زمانی، نظریه های نوینی را در تبیین ارتباط فرهنگ و شکل گیری سوژه دارد و با داخل کردن مفاهیم نوینی از دخالت دادن بدن و کنش در معنا یافتن سوژه در دل زبان، همچنین از پیشگامان پساساختارگرایی نیز محسوب میشود.
چنانچه امر نشانه ای و امر نمادین ، دو بعد از زبان و سوبژکتیویه باشند که برای برقراری ارتباط با خود و دیگر ابژه های موجود در جهان، میبایست با هم پیوند بخورند، آیا احتمال جدا شدن و انفکاک این دو از هم وجود دارد؟ در حالت مطلق این مسأله ممکن نیست ، زیرا که مفهوم مادیت زبان، سوژة (مادی-بیولوژیکی) زندهای را پیش فرض میگیرد.
این نظریه که چارچوب عمده نقدها و دیگر آرای او بویژه در مورد سوژة سخنگو را شکل میدهد، از حوزههای گوناگون دانش از جمله نشانه شناسی و روانکاوی وام میگیرد، اما با وارد ساختن اصلاحاتی بر هر یک از آنها حاصل شده است .
بدین ترتیب کریستوا با تلقی تازه خود از نشانه شناسی که متفاوت از مفهوم و معنای استاندارد آن به عنوان علم نشانه ها و یا نظام نشانه ای است ، میان نشانه شناسی و روانکاوی ارتباط برقرار می سازد و سعی دارد نظریه ای بر این پایه برای معناداری بویژه در هنر و ادبیات تدارک ببیند."