چکیده:
ادبیات کودک و نوجوان ایران در دو دهه ی اخیر، از جنبه ی تلقی
پدیدآورندگان و نیز امکانات و توانای یهای تئوریکش، در وضعیتی
مشابه سال های نخستین قرن بیستم در کشورهای پیشرو در ادبیات
کودک قرار دارد؛ نویسندگان تاثیرگذارش، کم و بیش آن خیال باطل
پندآموزی محض را کنار گذاشت هاند و برای خلق آثاری با ژانرهای
گوناگون و ه مسنگ با آثار برگزیده ی جهان، تاش م یکنند و
تلاش های بسیاری نیز برای تولید نظریه، نقد اندیشه ها و ترجمه ی
متون برجسته در زمینه ی بنیان های نظری هم انجام م یشود که
چشمگیرند. با این حال در این جستار با نگاهی به قدر توان منصفانه،
م یکوشیم به این موضوع بپردازیم که چرا با وجود چنین شرایطی،
ادبیات کودک خلاقانه و تالیفی ما، از هر دو جنبه ی کیفیت و کمیت
کمابیش رو به زوال است و چرا دلیل اصلی این زوال، پیوند ضعیف
نهادهای آموزشی، پژوهشی و به ویژه دانشگاهی با بدنه ی ادبیات
کودک است. ابتدا به فرض این جستار م یپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"نگاهی به پیوند نودهای آ~زثس، پژو~ و دانشگاهی با ادبیات کودکا و نوجوان ۵ ر ایران زوال ادبیات در سیاه چاله ی تجربه ی زبست ( ) اشاوه دبیات کودک و نوجو ن یر ن در دو دهه ی خیر، ز جنبه ی تلقی پدیدآورندگان و نیز مکانات و تو نایی های تئوریکش، در وضعیتی مشابه سال های نخستین قرن بیستم در کشورهای پیشرو در دبیات کودک قر ر د رد؟ نویسندگان تاثیرگذ رش، کم و بیش آن خیال باطل پندآموزی محض ر کنار گذ شته ند و بر ی خلق آ ثاری با ژ نرهای گوناگون و هم سنگ با آ ثار برگزیده ی جهان، تلاش می کنند و تلاش های بسیاری نیز بر ی تولید نظریه، نقد ندیشه ها و ترجمه ی متون برجسته در زمینه ی بنیان های نظری هم نجام می شود که چشمگیرند.
پرسش ین ست که با وجود زیرساخت های به ظاهر مناسب و سخت فز رهای کارآمد و نیروی نسانی بسیار پرتجربه در ین نهعادها، چر باز هم برآ یند چشمگیری به هم نمی رسد؟ چر نهادهای آموزشی، پژوهشی و د نشگاهی پیوندی با بدنه ی دبیات کودک ند رد؟ (پیش ز پاسخ د دن به ین پرسش لازم ست متذکر شویم که همیشه می تو ن آمارهای تا یید نشده و نامرئی مبنی بر نقض دعای ین جستار ر ئه کرد؟ بر ی نمونه ینکه رشد کتی کتاب های کودک در سال گذشته، به خاطر پژوهش های منتشر نشده، بی ربط به مسائل روز کودکان و بی فایده ی فلان نهاد بوده ست)."