چکیده:
جهاد در دین مبین اسلام از تکالیفی است که با شرا یط خاص و رعا یت ضوابط
ویژه و کاملا برنامه ریزی شده انجام می گیرد و به سبب ماهیت اجتماعی، سیاسی و امنیتی اش بدون
حضور حاکم اسلامی امکان پذیر نیست؛ چنانکه مشروع یت آن منوط به اذن امام معصوم (ع) در
عصر خود و فقیه عادل در عصر غیبت است. در دورة صفویه نیز جهاد از سوی اکثر فقها در زمان
غیبت جایز شمرده نمی شد. با وجود این، در تمام دورة صفویه جهاد به عنوان یک شعار و محرک
در جنگ ها شناخته می شد و مورد استفاده قرار می گرفت. از این رو، این مفهوم و مصادیق اش در
دورة صفویه نیاز به بررسی و واکاوی دارد. در نتیجه، این مقاله، حول محور این پرسش شکل
گرفته که جهاد در دورة صفویه در چه معنا و مفهومی به کار رفته و چه مصادیقی داشته است؟ در
پاسخ، مقاله این مدعا را طرح می کند که با وجود مخالفت اکثر علما و فقهای عصر صفوی، مبنی
بر جایز نبودن جهاد در عصر غیبت، شاهان صفوی متناسب با ش رایط پیش آمده یا از فقها اذن
جهاد می گرفتند و یا بدون اذن آنها، با شعار جهاد ب ه نبرد با دشمنان داخلی و خارجی ، اعم از
مسلمان و غیرمسلمان می پرداختند. این پژوهش با تکیه بر رساله های فقهی، نامه ها ، اسناد و منابع
تاریخی و با روش توصیفی - تحلیلی سعی در تبیین و واکاوی مفهوم جهاد و مصادیق آن در
دورة صفویه دارد
In Islam, Jihad is considered as a duty that is carried out with special
conditions and specific regulations and is not possible, because of its social, political and
security nature, without the availability of Islamic ruling. So its legitimacy is subject to the
permission of Imam in his age and righteous Faghih in his absence. During the Safavid era,
Jihad was not allowed by most of jurists in Imam’s absence. However, Jihad was known
and used as a device and driving power in wars during the Safavid era. This paper aims to
answer the question: what Jihad meant in Safavid era and what manifestations it had? In
response, the paper claims that despite the opposition of the majority of Safavid scholars
and jurists, Safavid kings, in accordance with the condition got the jurist’s permission, or
without it and fight against internal and external, Muslims and non-Muslims enemies with
the slogan of Jihad. This paper tries to explain and explore the concept of Jihad and its
various manifestations in the Safavid era according to legal treatises, letters, documents and
historical sources.
خلاصه ماشینی:
"جهاد و مصادیق آن از آغاز تا پایان دورة شاه اسماعیل اول شایان ذکر است که در اینجا مسئله جهاد از این نظر مورد توجه و دارای اهمیـت اسـت کـه یکی از جنبه های ماهیت روابط خارجی و سیاست خارجی را از دیدگاه اسلام تبیین می کنـد ________________________________________________________________ ١ احمدبن محمد اردبیلی (محقق اردبیلی ) (١٤٠٩ق )، مجمع الفائده و البرهان فی شرح ارشادالاذهان، ج٧، قـم : موسسـه نشر اسلامی ، ص ٤٤٠.
اما در این میان، یک نکتة مهم وجود دارد؛ آن هم اینکه مورخان صفوی همواره از عنوان «جهاد و غزا» برای جنگ های شیخ جنید و شیخ حیـدر اسـتفاده کـردهانـد و مسـلما بـه ایـن موضوع که مذهب صفویان پیش از شاه اسماعیل چه بوده حداقل در نوشـته هایشـان تـوجهی ندارند و به نظر می رسد حمله به شروان را بـرای بـاز کـردن درهـای جهـاد بـه روی کفـار چرکس قلمداد کرده و نبرد با شروانیان را در دایرة معنای جهاد قرار نمی دادند.
این گونه تفسیرها از حملات شیخ حیدر از سوی مورخان درباری صفوی چندان عجیـب نیست ، هر چند گزارش منابع در مورد دلایل حمله متفاوت ذکر شده، اما آنچه مشخص است اینکه شیخ حیدر در این سالها بیش از پیش به دنبال قدرتگیری بود و همـانطـور هـم کـه آشکار شد، وی بالاخره نتوانست نیت خود از رفتن به شروان را پنهان کند و سـرانجام ماننـد پدرش در نبرد بر سر قدرت - نه جهاد علیه کفار - جانش را از دست داد."