چکیده:
تبیین کثرت و ارتباط آن با وحدت از کهنترین مسائل عرفان و فلسفه است. مشائیان در ربط کثرت به وحدت از قاعده الواحد و سلسله طولی علل، مدد گرفتهاند. عرفا کثرت را با تشکیک در مظاهر و با ارجاع به واحدیت توضیح دادهاند. حکمت متعالیه در دیدگاه نهایی خود با گذر از تشکیک خاصی و پذیرش تشکیک اخص به تبیین عرفانی در ربط کثرت به وحدت پرداخته است. به نظر میرسد تشکیک خاص و اخص در اتصال نهایی کثرت به وحدت توفیق کامل نیافته است. در این مقاله با روش تحلیلی نشان دادهایم که می توان با تصویر نحوه دیگری از تشکیک که با وجوب وجود منافی نبوده بلکه مؤکد وجوب و وحدت است، تبیینی از ارتباط احدیت با ذات الهی ارائه نمود. در این نگاه اساساً تشکیک از وجود به وحدت منتقل شده و برای وحدت قابلیتی لحاظ شده که نوعی تشکیک در ظهور وبطون را پذیراست، میتوان آن را در عالم وجوبی فرض نمود و منشأ کثرت اندماجی در احدیت تلقی کرد. این نظریه، قابل جمع با دیدگاه حکما و صدرا و عرفا را بوده و تبیینی نو از این مسأله به شمار میآید.
خلاصه ماشینی:
این مسأله به نحو عام و پراکنده در نوشته های عرفانی و فلسفی مطرح بوده است ، نیز به نحو خاص کتب و مقالاتی به تحقیق در این زمینه اقدام نموده و هر کدام به برخی از ابعاد این اختلاف پرداخته اند: آفرینش از نظر عرفان (رحیمیان ، ١٣٨٨: ٢١٢)، آفرینش و ابعاد فلسفی آن در الهیات اسلامی و مسیحی (سید هاشمی، ١٣٩٠: ٢١٤)، بررسی تطبیقی تشکیک وجود با وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه (برهانی فر و قربانی آندره سی ، ١٣٨٨: ١٣٥) ، مراتب وجود در آثار ملاصدرا و علامه طباطبایی (ارشد ریاحی، ١٣٨٩)، عالم عقول از منظر ابن سینا و شیخ اشراق (یزدان پناه ، ١٣٨٩: ١١)، نحوه صدور کثرت بر مبنای حکمت اشراق (موسوی بایگی، ١٣٨٩)، و...
اگر حقیقت وجود در تعین احدی خود به اسم الله که ظهور حق به جمیع کمالات به نحو اندماجی و اجمالی است ، تجلی کرده است ، منشأ این کثرت مندمج در احدیت کدام است ؟ اگر احدیت اولین تعین آن حقیقت بسیط است ، کثرتی اندماجی که میتواند همه مراتب کثرت خلقی را در تجلی فعلی حق تامین نماید، از کجا در احدیت حاصل آمده است ؟ به نظر میرسد در بیان حکمت متعالیه و عرفا تبیین کثرت در این مرحله متوقف شده باشد و این تحلیل عرفانی سئوال از چرایی کثرات را قطع نمیکند و هنوز جای این پرسش باقی است که منشأ کثرت در شئونات ذات و احدیت چیست ؟ آیا پاسخ به چرایی کثرت در عالم خلق و عالم اعیان ثابته برای توجیه ربط وحدت و کثرت کافیست ؟ یا برای کثرت در شئون ذات و ظهور اندکاکی آن در احدیت نیز باید دلیلی پیدا کرد؟ اگر قرار است وجود کثرت در مرحله ای بدون توجیه و تفسیر رها شود، چه لزومی دارد که سئوال از کثرت و تبیین معقول آن را تا آن مرحله ادامه دهیم ؟ آیا نمیتوان در مراحل اولیه این کثرت را بدون دلیل و توجیه پذیرفت ؟ ٤.