خلاصه ماشینی:
"مقدمه یکی از سوالاتی که همواره اقتصادسنجها در سنجش اقتصاد ایران با آن مواجه هستند،این است که چرا اکثریت قریب به اتفاق الگوهای اقتصادسنجی که برای ایران ساخته میشود،از قدرت تحلیل کمی در بررسی گزینههای مختلف سیاستگذاری و همچنین، پیشبینی آینده برخوردار است؟در بررسی این موضوع،سعی ما بر این شد تا علت را از این باب بررسی کنیم که الگوهای اقتصادسنجی طراحی شده مبین فعالیتهای عوامل اقتصادی در جامعه نیستند، زیرا ساختار اقتصاد،رفتارهای اقتصادی را شکل میدهد و این رفتارها در آمار و ارقام جلوهگر میشوند و الگوهای اقتصادسنجی بیان ریاضی این آمار و ارقام میباشند که با هنر الگوسازی ساختار اقتصاد و رفتارهای آن آمیخته است(1).
البته شاید این مساله از این دیدگاه مورد انتقاد قرار گیرد که چرا در بسیاری از کشورها،کارگران که از لحاظ فردی به عنوان مرکز مالی-اقتصادی شناخته نمیشوند، اجتماع همسوی آنان به عنوان یک تشکل قوی محسوب میشود و میتواند منابع مالی مراکز مهم اقتصادی را متأثر سازد؟کلیه جریانات سیاسی و نهضتها و انقلابات نیز از جهت این که میتوانند مالکیت و منابع مالی-اقتصادی جامعهای را دگرگون سازند و توزیع مجدد نمایند،از لحاظ تاثیری که بر ساختار تصمیمگیری میگذارند،اهمیت بسیار دارند، زیرا هدف همه این تحولات،اخذ منابع از گروهی و قرار دادن آن در تحت اختیار خود میباشد.
جدول شماره یک گونههای رفتاری:تولید-مبادله-قیمت-ثبت (به تصویر صفحه مراجعه شود) اقتصاد پنهان از لحاظ عدالت اجتماعی در هر جامعهای مورد اعتراض شهروندان آن جامعه نیست، زیرا رویه متعارفی است که در خانوارها و گروههای تولید کوچک در سطح جامعه رواج دارد و کلیه اعمال این گروهها از لحاظ قانونی به طریقی تایید و حمایت هم میشود و یا حداقل مخالفتی با غالب این فعالیتها وجود ندارد."