چکیده:
ترانه، نوای شورانگیز و بی تکلف مردمانی عامه و گمنام است و نجوایی حاصل نخستین تراوش روح ملی و بدوی. ترانه های عروسی یا واسونک ها یکی از گونه های ادبیات شفاهی است که زنان در آن بیشتر هنرنمایی کرده و هنرشان مورد قبول مخاطب (عروس و داماد) قرار گرفته است. این مهم خود از موضوعی پر اصالت پرده برمی دارد و آن اهمیت نقش فرهنگی ـ هنری زنان در آماده کردن دختران و پسران (فرزندانشان) برای ورود به زندگی مشترک و تاثیرگذاری عاطفی بر آنهاست.
در این جستار نگارنده تلاش کرده است با استفاده از شیوه ای تحلیلی ـ توصیفی به بررسی عواملی نظیر مذهب، موقعیت های جغرافیایی و بومی و دغدغه های زنانه در نوع ادبی (واسونک) بپردازد و با تحلیل موشکافانه ی واسونک های این منطقه (بندرلنگه)، مخاطب را به شناخت بهتر ترانه ها رهنمون سازد.
واسونک ها ـ که در حوزه ی ادبیات عامه قابل بررسی هستند ـ در عین شاد و ضربی بودن، احساسات و آرزوهای مادران را در هنگام روانه کردن فرزندان شان به خانه ی بخت، به خوبی بیان می کنند. ردپای باورهای مذهبی و ارزش های معنوی، تاثیر فرهنگ هندوها بر فرهنگ مردم این منطقه و تاثیر عناصر اقلیمی در این ترانه ها به خوبی نمایان است. واسونک ها از گذشته های دور در ادبیات شفاهی هرمزگان رایج بوده، سینه به سینه بازگو شده تا به زمان حال رسیده است.
خلاصه ماشینی:
در ایــن مقالــه ســعی بــر ایــن اســت کــه ضمــن مکتــوب ســاختن گوشــه ای از ادبیــات شـفاهی غـرب اسـتان هرمـزگان (شهرسـتان بندرلنگـه )، نـوع ادبـی واسـونک کـه در منطقه ی مـورد تحقیـق نمـود بـارزی دارد از حیـث مضامینـی چـون عناصـر مذهبـی ، اقلیمـی ، فرهنگی و احساسـات زنانـه بررسـی و تجزیـه و تحلیـل شـود.
ایـن ترانه هــا را (روســنیک ) می نامنــد و در یــک وزن حتی الإمــکان در دو مصــراع هــر یــک در ١٤ تـا ١٦ هجـا سـاخته شـده اند کـه خالـی از مختصـات زبـان فارسـی جنـوب ایـران نیسـتند و همـه بـا هـم یـک صـدا و شـاد می خواننـد؛ بـه عـلاوه جمعیـت خـاص زن هـا، پـس از هـر بیــت بــه صــدای بلنــد فریــاد می زننــد، کل می زننــد» (ژوکوفســکی ، ١٣٨٢: ٩١).
یک حصیر چل گزی Yak hasire čel gazi سیصد گلیم پنج گزی Sisad gelime panj gazi شاه داما روش نشسته ، تا شمارد اشرفی Šā dāmā ruš nešaste, tā šomārd ašraf ٤٨ یـک حصیـر بـه طـول چهـل گـز، همچنیـن سـیصد گلیـم کـه هـر کـدام طـول پنـج متـری دارنـد، شـاه دامـاد مـا روی حصیـر چهـل متـری نشسـته و در حـال شـمردن طلاهـای بی شـماری اسـت کـه بایـد بـرای خـرج عروسـی تقدیـم خانـواده ی عـروس کنـد.
čombor هر زری داما بیاره ، مو بسازم چمپری Har zari dāmā biyāre mu besāzam čampari مـن فقـط بـا زری کـه دامـاد بیـاورد، دسـتبندی مخصـوص عـروس می سـازم تـا آن را بـه دسـت کنـد (مریـم گرانـی (٧٩ سـاله )، بنـدر دیـوان ، ١٣٩٥/٣/٤).